قسمت سوم؛ تفاوت «تأویل خواب» با «تعبیر خواب» چیست؟

۱,۴۶۰

حضرت یوسف در کودکی و صباوت خوابی می بینند سی – چهل سال بعد آن خواب محقق می شود. به پدرش می گوید : «این وضعیتی که الآن حاکم شده تأویل آن رؤیایی است که در کودکی دیده ام.» (سوره یوسف، آیه ۱۰۰)

اینجا حضرت یوسف یک رؤیا را تعبیر و تشریح و توضیح نمی دهد بلکه می گوید تأویل.

تأویل یعنی چه؟ 

برگرداندن یک امری به اصل اولیه خودش.

تعبیر رؤیا ؟ 

عبور کردن از آن مطلبی که انسان در رؤیا می بیند، به آن معنا و پیامی که در آن مندرج است و انسان در خواب نمی بیند. چرا آن معنا و پیام را نمی بیند؟ بخاطر آن که انسان زبان رؤیا را بلد نیست. آن کسی که دیلماج و مترجم است و زبان خواب را بلد است وقتی یک نفر خواب دریا ، آسمان و ماه و خورشید را می بیند؛ می فهمد ماه و خورشید چه معنایی دارد. به این ترتیب از آن نمادی که در خواب دیده شده عبور می کند به آن مفهومی که پشت آن وجود دارد.

حافظ می فرماید :

ای معبر مژده‌ای فرما که دوشم آفتاب

در شکرخواب صبوحی هم وُثاق افتاده بود

من دیشب در عالم رؤیا در خواب مشاهده کردم که خورشید با من در اتاق حضور دارد من و خورشید با هم ، هم اتاقی بودیم. حالا معبر این خواب را تعبیر کن، خورشید و حضور خورشید در اتاق یعنی چه؟

هم اتاقی بودن با خورشید را معبر می فهمد چون زبان رؤیا را بلد است.

نکاتی که از سوره یوسف دریافت می شود :

مشاهده رؤیا برای اصناف آدمها ، هم جبار خواب می بیند، هم پیغمبر، هم اشخاص معمولی، خوابی که حاوی یک پیام است مقصود است نه خوابهای بی معنی. نه خوابهایی که ادامه زندگی روزمره است. بلکه خوابهایی که جنبه الهامی دارد، یعنی دریافتهای فراحسی.

خواب رفتن (منام) ، خواب دیدن (رؤیا) ؛ اما خواب زبان خاص خودش را دارد. این زبان را هرکسی بلد نیست.

  تعبیر و تأویل رؤیا 

تعبیر رؤیا کار مترجم است که او زبان را بلد است اما تعبیر رؤیا خودبخود بعد از یک مدتی تحقق پیدا می کند و همه متوجه می شوند که این چیزی که الآن واقع شده همان مطلبی است که در همان اساس اولیه نشان داده شده بود.

خواب الهام است. یکی از خصوصیات انبیاء مشاهده رؤیای صالحه است. اما تعبیر خواب هم یکی از ویژگی ها و علومی است که در اختیار انبیا است و به شاگردان خودشان آموزش می دهند. هر کسی تعبیر رؤیا را بلد نیست. البته رؤیاهایی است که حاوی پیامهای خاص نیست کسانیکه استاد رشته روانکاوی هستند و در این مورد بصورت آماری تحقیق کردند کمابیش دایره المعارف زبان رؤیا را به رشته تحریر در آورده اند که معروف ترین آن متعلق به “کارل گوستاو یونگ” است. همه خوابها دارای پیامهای معنوی و عمیق نیستند.

به همان نسبت که میزان سلوک یک نفر بیشتر می شود، مشاهدات و مکاشفاتش هم بیشتر می شود، مانند کسی که با چشم غیرمسلح بیرون را نگاه کند و چند کیلومتر دورتر را ببیند. هر چقدر که چشم به میکروسکوپ و تلسکوپ تسلیح بکند شعاع بینش خودش را قدرت ببخشد مسلما هم اشیا ریز تر و دورتر را بیشتر می بیند. در مشاهدات فراحسی هم همینطور است. کسانیکه بر تقویت چشم سومشان که در بحث قبلی به آن پرداخته شد، کار می کنند موقع مشاهده و مکاشفه بسیار بسیار عمیق و دور رؤیای شان مفهوم و معنی دارد که درک آن معانی برای هرکسی میسر نیست.

اینجا ضرورتا انسان باید به نبی یا به کسی که آن علوم را از انبیا فراگرفته است رجوع کند.

در سوره آل عمران ، آیه ۷ وقتی بحث تأویل پیش می آید، خداوند است که فقط اشراف و معرفت و علم به آن امر دارد و کسانیکه در آن مکتب الهی عمری را به سلوک گذرانده اند و در علم رسوخ کرده اند. «و نمی داند تأویل آن را بجز خدا و انبیا و معصومین و امامان و کسی که در مدرسه علم لدنی تعلیم دیده باشد.»

مثلا لقمان حکیم نه امام بود و نه پیغمبر بود، ولی سرچشمه های علم و معرفت در دلش جوشیدن گرفته بود و حکمت بر زبانش جریان داشت او تأویل خواب را می دانست. از جانب دیگر تعبیر فقط برای خواب بکار می رود. (تعبیر رؤیا)

ولی وقتی می گوییم «تأویل» ، این واژه فقط منحصر به رؤیا نیست بلکه برای امور دیگر هم بکار می رود.

درک متشابهات قرآنی فقط از راه تأویل میسر است.

در (سوره یوسف، آیه ۱۰۰) در مورد تأویل رؤیا صحبت میشود.

در (سوره آل عمران ، آیه ۷ ) راجع به تأویل متشابهات قرآنی صحبت می شود.

«تأویل» ناظر به معرفتی است که خاص عده ای ویژه است زبانی آکنده از اصطلاحات است.

درنتیجه لغات چون در ترکیبات اصطلاحی استعمال می شود کاملا مفاهیم متفاوت دارد.

اگر کسی فقط به قاعده دستور زبان بخواهد این لغات را مورد شناخت قرار دهد کاملا مفاهیم دیگر از آن ادراک می کند.

حافظ می فرماید :

من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست

تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی

جباران هم خواب می بینند و بعضی اوقات از خوابهایی که می بینند به هراس می افتند مانند خواب فرعون. که مربوط می شود به پیشگویی تولد پسری از بنی اسرائیل که پایان می گذارد به امپراطوری فراعنه در مصر. یعنی حضرت موسی . معبران می گویند دولت فرعون رو در انقراض دارد… ادامه در پایان .