اظهارات یکی از شاهدان عینی از وقایع شب دوم و سوم دیماه ۱٣۹۸

۶۶۴

متن زیر اظهارات یکی از شاهدان عینی از وقایع شبهای دوم و سوم دیماه یکهزار و سیصد و نود و هشت است که برای ما بصورت صوتی ارسال داشته و چون تقاضا کرده که هویتش فاش نشود از ما خواهش کرد که از بردن نامش خودداری کنیم.

فایل صوتی اول – همسایه بالایی ما با ما خیلی رابطه داشتند و یک جورایی هم ارادت داشتند هم خودش و هم دخترش. خصوصا دخترش خیلی خانه ما می آمد و تازه نامزد کرده بود و نامزد این خانم در بچه های گارد ویژه بود آن نیروهایی که در آخرین مرحله وارد صحنه می شوند برای سرکوب. تقریبا فکر کنم سه یا چهار روز قبل از قضیه گلستان بود. یک روز دخترش آمد پایین و به ما گفت که دکتر نورعلی تابنده از دنیا رفته اند؟ (در آن زمان هیچ اتفاقی هم نیافتاده بود حتی آنروز بچه ها رفته بودند بیمارستان و در آی سی یو یا حتی از طریق مانیتور ملاقات هم کرده بودند ) این قضیه مال ساعت ٣۰: ۵ – ۰۰:۶ بعداز ظهر بود.
آمد پایین و این خبر را به ما داد و گفت: «چنین اتفاقی افتاده» (درگذشت دکتر نورعلی تابنده) گفتم : «نه بابا! بچه ها امروز رفتند و ملاقات کردند » گفت : «دروغ بهتون میگن مانیتوری که به شما نشان می دهند آن فیلم ضبط شده است.» (این در حالی است که ما چیزی برای دختر همسایه از اتفاقات و حساسیت های موجود روی دکتر نورعلی تابنده تعریف نکرده بودیم). گفتم : « نه! اینجور نیست بچه ها رفتند داخل و دیدند و اینا …» اما این دلم را شور انداخت. من همان لحظه وقتی این دختر رفت بالا ما با زن و بچه سوار ماشین شدیم و راه افتادیم. تو راه زنگ زدم به بچه ها جلوی بیمارستان و به یکی از بچه های جلوی بیمارستان گفتم : «داداش! تو فقط خواهش می کنم جو نده! یک چنین قضیه ای را به من گفتند حالا بگذار دارم می آیم و قشنگ قضیه را برات توضیح می دهم حالا تو اگر می تونی هرجوری شده خودت را به اتاق برسون، حالا خودت یا یکی از بچه ها. جوری که جو داده نشه به بچه ها. فقط یک چنین قضیه ای را به من گفتند. تو خودت را به اتاق – دکتر نورعلی تابنده – برسون.»
خلاصه بچه ها رفتند و بعد از چند دقیقه زنگ زدند و گفتند چنین خبری نیست و ایشان صحیح و سالم و خوابند و در اتاقشان هستند. ما رفتیم نه از طریق مانیتور بلکه داخل اتاق و ایشان را زیارت کردیم. این قضیه گذشت.

فایل صوتی دوم – تا روز سوم دیماه که این خبر منتشر شد و من خودم اون لحظه در تهران بودم و صبح بود و سمت بازار بودم و به سمت بیمارستان نرفته بودم. خانمم به من زنگ زد و گفت چنین داستانی است! تلویزیون داره نشون میده، گفتم: «نه بابا مثل همون قضیه قبلی است که شایعه انداختن… خاطرتان باشه چند شب قبلش شایعه انداختند.»
بعد زنگ زدم به بچه ها. بهم گفتن هر چی شنیدی درسته و پاشو بیا. دیگه رفتیم و آن اتفاق افتاد و همان روز با عجله سوار ماشین شدیم و رفتیم بیدخت. که سه دیماه بود. که چهارم هم آن نمایش مسخره را نشان دادند. من که اصلا توان دیدنش را نداشتم و آمدم بیرون.
خلاصه بعد از اینکه ما یک روز آنجا بودیم و برگشتیم تهران. رفتیم خونه. همین دختر خانم همسایه با مادرش امدند خانه ما. من حالم خیلی بد بود. یک چیزی به من گفت خیلی برام جالب بود!
گفت که نامزدم غروب شب سوم دیماه در حالیکه راهی شهرستان بودیم فرمانده نامزدم بهش زنگ می زنه که فلانی کجایی برگرد! (نامزد این دختر همسایه جز گارد ویژه بوده) اینم گفته بود من مرخصی هستم و دارم میرم مسافرت. نامزد دختر همسایه از فرمانده اش پرسیده بود که قضیه چیه ؟ فرمانده گفته بود : «بزرگ درویشا نورعلی تابنده فوت کرده و تهران آماده باش است و شما هم برگردید.» (درست همون خبری که چند روز قبل آن دختر خانم همسایه به من داده بود، این خبر مال دو دیماه بود زمانیکه این آقای فرمانده زنگ می زند و به خبر را به نامزد دختر همسایه می دهد.)

یعنی شبی که هنوز ظاهرا هیچ اتفاقی نیافتاده بود. من وقتی با بچه ها که جلوی بیمارستان بودند صحبت کردم حتی یکی از خانمها توانسته بود سحر دیماه ایشان را زیارت کند. داخل اتاق ایشان زنده بودند و ایشان در قید حیات بودند و این خانم ایشان را داخل اتاقشان دیده بود و این قضیه بین هشت و نیم تا نه صبح یعنی یک چیزی بین شش و نیم – هفت صبح تا نه صبح این قضیه خبرش منتشر شد و مثلا تمام رسانه ها خبرش را دادند ولی آماده باشی که نیروی انتظامی داده بود و هماهنگ کرده بود شب قبلش بود. یعنی به تمام نیروهایشان گفته بودند امشب آقای دکتر نورعلی تابنده رحلت کرده و احتمال داره تهران درویش ها بیایند و شلوغ بشود و تمام نیروهایشان را فراخوان داده بودند. گفتم شاید دانستن این ماجرا برای شما مهم باشد.

صحت و سقم این اظهارات توسط کمیته حقیقت یاب کمپین دادخواهی دکتر نورعلی تابنده در دست بررسی است. 

ما تنها به باز نشر اسناد، مدارک و شواهد دریافتی بسنده می کنیم. 

مشاهدات، شنیده، اسناد و مدارک خود را با ما در میان بگذارید. 

علاقه مندانی که مایلند مشاهدات، پیشنهادات و یا پیامهای خود را بصورت صوتی یا تصویری یا نوشتاری (تایپی یا دستخط) برای انتشار و روشنگری و پیوستن به جنبش مطالبه گری عمومی و دادخواهی پیرامون عوامل منجر به درگذشت ناگهانی و مشکوک دکترنورعلی تابنده ارسال دارند می توانند از طرق زیر اقدام نمایند:

ایمیل:

[email protected]

 

آدرس تلگرام اینفوصوفی:

https://t.me/infosufi

 

آدرس تماس با تلگرام اینفوصوفی:

@contactinfosufi

 

آدرس اینستاگرام (در بخش پیامهای خصوصی) :

https://www.instagram.com/info.sufi/

 

چنانچه بصورت شخصی در شبکه های اجتماعی نظیر

اینستاگرام، توییتر، تلگرام، فیس بوک و غیره فعالیت می کنید،

خواهشمندیم برای هرچه گسترده تر شدن این مطالبه عمومی

از هشتگهای زیر استفاده نمایید: 

 

#کمپین_دادخواهی_دکتر_تابنده

#دکتر_نورعلی_تابنده

#کمپین_دادخواهی

#دادخواهی

لطفا از ارسال هرزنامه، توهین و اتهام خودداری فرمایید.

مطالبی قابل انتشار خواهد بود که مستند به اسناد و شواهد مستدل و مبرهن و بدون توهین، تحقیر و تهدید به شخصیت های حقیقی یا حقوقی باشد.