مقالات وارده؛ «تا دیر نشده بفکر نجات خویش باشید»

۶۰۱

هوالعشق

نقدِ صوفی نه همه صافیِ بیغش باشد
ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد

خوش بُوَد گر محکِ تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که دروغش باشد

۱- درخواست دیگران را رد نکند.
۲- کردارش گواه گفتارش باشد.
۳- او را که خواندند بپذیرد.
۴-در مشورت خیانت نکند.

 از رساله ی شریفه پند صالح

با سلام و درود و ارادت خدمت تمامی عزیزان و سروران و خوانندگان گرامی و تشکر ویژه از مدیران و مسولان کانال پر مهر اینفو صوفی و اعضاء حقیقت طلب کمپین.

در آغاز مقال چند جمله گهربار از رساله شریفه پند صالح اول به جهت تیمن و تبرک و بعد به این خاطر که شاید کلام و فرمایش مبارک حضرت آقای صالح علیشاه طاب ثراه در وجود نمایندگان افتخاری اثر کرده و خصوصا یکی از آنها که عمری را بر سر منابر گذرانده و خطابه ها داشته و همیشه فقرا را تشویق به اطاعت از این رساله ی مبارک میکرد از وجود نازنین نگارنده ی رساله شریفه شرم کرده و پاسخگو باشد هرچند وقتی از فرزند ایشان شرم نکردند حساب کار مشخص است و معلوم و اینک که دیرزمانی است میلیونها دل منتظر جواب و پاسخ هستند و این ۴ نفر و گروه پزشکی در حال طفره رفتن و فرار از پاسخ میباشند آنچه در دل فقرا بصورت شک نسبت به ماهیت این تعداد محدود بوده میرود که به یقین تبدیل شود.

روزی دادِ توهین و افتراء و تهمت داشتن و عده ای عوام کالانعام که چون یالِ کرگدن به اندک نسیمی جابجا میشدند به دنبال این تعداد و طرفداری شان خصوصا “منبرالدوله ی “!!! بزرگوار که در جلسات خصوصی چندین بار خود را از مشایخ بالاتر معرفی کرده بودند و اصلا و ابدا یادشان رفته بود و هنوز هم چون تسخیر شدگان یادشان نمی آید که هزاران شیخ و مجاز و هرچه مُقام و منصب در عرفان و طریقت هست به گوشه چشمی از قطب و انسان کامل بوده و هست.

توهین و افتراء به یک منبری ای که حتی یکبار اجازات کتبی خود را به جامعه فقری نشان نداده مهم است و حتی در کتابی که مرتضی رحیمی ششده جمع آوری نموده ( از حضرت مجذوبعلیشاه کبودر آهنگی تا حضرت مجذوبعلیشاه گنابادی صفحه ۵۴۹ ) در قسمت شرح حال واعظ درباری به زبان خویش ابراز کرده تصویر اجازات کتبی ای که دارم را بعد از پایان شرح حال ضمیمیه میکنم ولی تا پشت جلد آخر کتاب را هم که نگاه کنیم اثری از این ادعا دیده نمیشود.
حقیر قصد توهین ندارم ولی سوالی از همه ی خوانندگان دارم، چطور میشود در سلسله ای اجازه ای داشته باشی و بعد از آنطرف اجازه ی روایت و …را از مرجع تقلیدی با لقب افتخاریِ دکتر بگیری که فتوا میدهد گوش کردن به سخنان دکتر نورعلی تابنده حرام است.( رجوع بفرمایید به استفتاء آیت الله علوی گرگانی در مورد شرکت در مجالس صوفیه گنابادی و ابلاغ اجازه روایت و…به دوکتر حسینعلی کاشانی )

آقای کاشانی من به تنهایی با این شرایط و حالات و عملکردها و کمالاتی که دارید شخصا” انتظاری از جهت پاسخگویی به سوالات کمپین از طرف شما یکنفر ندارم و کاملا قطع امید کردم چون شما در واقع نماینده واقعی طرف مقابل هستید نه سلسله درویشی و نیازی به فکر و تحقیق نیست.

ولی سایرین( بقیه نمایندگان اربعه اجباری) هم تا روشن نشدن کامل ماهیتشان خود را نجات داده تا بتوانند چندصباحی زندگی کنند…

ما بر موضع خویش ایستاده ایم و کوتاه نخواهیم آمد، هرچند زر و زور و ….در خدمت شماست و شما هم صد البته در خدمت آنها.

تا دیر نشده بفکر نجات خویش باشید…

خاک پای درویشان و ارادتمندان حضرت آقای دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه ارواحنا فداه

دریوزه

اینفوصوفی افتخار آن را دارد تا با هماهنگی و بنا به درخواست و با موافقت نگارنده ، مطالب، اسناد، شواهد و مقالاتی که برای ما ارسال می شود را منتشر نماید.

منتظر نظرات، پیشنهادات و انتقادات همراهان و یاران گرامی هستیم.

مقاله ای که از نظر گذشت یکی از مقالات دریافت شده از مخاطبان محترم اینفوصوفی است که برای بخش تماس با ما ارسال شده است.

 نظرات طرح شده در این یادداشت الزاماً بازتاب دیدگاه اینفوصوفی نیست.