پاسخی به شبهات مطرح شده از سوی آقای منصور امیریان؛ به قلم یحیی خوشمرام

۱,۰۴۷

یحیی خوشمرام در واکنش به انتشار مطلبی از سوی منصور امیریان در شبکه های اجتماعی – که با ایجاد تشکیک و شبهه در فرامینی که به منظور تعلیم و تربیت سلاک و طالبان از سوی دکتر نورعلی تابنده به دکتر سیدمصطفی آزمایش واگذار شده است –  پاسخی را ارائه کرده اند که اینفوصوفی اقدام به انتشار آن می کند.

دکتر سیدمصطفی آزمایش در سلسله گفتارهایی با عنوان «وظیفه مستقل» تاکنون در ده قسمت به تشریح مسئولیت و مأموریت محوله از سوی دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه به ایشان پرداخته اند از همگان دعوت می شود برای مشاهده این سلسله مباحث در همین پست بر روی لینک زیر کلیک کنید.

وظیفه مستقل عرضه کردن عرفان در جهان؛ قسمت دهم

متن این پاسخنامه به شرح زیر است :

آقای امیریان
به یک قسمت از فرمایش حضرت آقای مجذوبعلیشاه در باره ضرورت تجدید بیعت اشاره کرده اید تا در مورد دروس مربی جلیل القدر جناب آقای دکترآزمایش درباره تشریح «وظیفه مستقل» تشکیک نمایید، و حداقل در ذهن افرادی که پست سرکاررا( به دلیل نقل قول از حضرت آقای مجذوبعلیشاه، گرامی داشته و ) آنرا لایک کرده اند، بذر تردید بپاشید و این کار از شما بعید نیست، زیرا پیش از این نیز پستهای موهن دیگری را انتشار داده اید.

اما استناد به فرمایش حضرت آقای مجذوبعلیشاه بمنظور ایجاد شائبه در خصوص مربی جلیل القدر جناب آقای دکتر آزمایش، سفسطه سازیهای شما را توجیه نمیکند، زیرا به شرحی که ذیلاً عرض میشود، از مقوله «کلمه الحق یراد بهاالباطل» میباشد.

نوشته شما ناظر بر دو بخش است. یکی قضیه تجدید بیعت و یکی دیگر قضیه عزل و لواحق آن.

جواب به شبهه اول

اما دربحث «تجدیدبیعت»، مربی جلیل القدر جناب آقای دکتر آزمایش در نامه سرگشاده خطاب به جناب آقای مهندس جذبی ثابتعلیشاه متذکر شده اند که فرد در صورتی طالب تجدید بیعت میتواند بشود که نسبت به وجود نص صریح و اثر صحیح در شخصی که میخواهد بااو تجدید بیعت نماید یقین پیدا کرده باشد و در خلاء این دو شرط لازم وضروری، عملش در تجدیدبیعت تقلیدی و صوری و مردود است. حصول یقین در این قضیه نیز امری کاملا شخصی است. احدی نمیتواند در این مورد برای سایرین تعیین تکلیف بنماید.

جواب به شبهه دوم

شبه استدلالی که در مورد عزل وکیل توسط برخی از علما هنگام بیهوشی حین عمل جراحی و عزل مجدد پس از بهوش آمدن مطرح کرده اید سفسطه ای شکننده است :
نخست آنکه اگر وکالت بلاعزل باشد برابر مفاد ماده ۶۷۹ قانون مدنی حتی در حالت بیهوشی هم قابل فسخ نیست برای اطلاعات بیشتر می توانید به ماده قانونی فوق مراجعه فرمایید.
دوم آنکه عزل وکیل توسط علما بهنگام بیهوشی ناظر بر فسخ وکالت برای اخذ وجوهات شرعی است و اصولا وکالت علما در غالب موارد مربوط به مسائل مالی و دنیوی و خرید و فروش و امثالهم است.
حال فرض بفرمایید (البته مناقشه در مثال نیست ) همان عالم دینی در مثال شما بهترین شاگردش را برای تدریس بخشی از دروسی که او تدریس می کرده است تعیین کند و به او بگوید هر جا که من حاضر نبودم شما این دروس را تدریس کنید، حال اگر آن عالم مورد نظر شما برای انجام یک عمل جراحی که شما مثال زدید مدتی نتواند در سر جلسات درس حاضر شود به آن بهترین شاگردش می گوید شما تا من نیامده ام تدریس نکنید !؟ یا برعکس می گوید تا وقتی که من نیستم سعی کنید جلسات درس منظم برقرار بماند و شاگردان دیگر از فیض وجود شما بهرمند شوند ؟
حال اگر آن عالم مورد نظر شما در همان عمل جراحی فوت کند (یا شاید به قتل برسد اگرچه در مثال مناقشه نیست ) آنگاه آیا علم و دانش آن بهترین شاگرد ساقط می گردد؟
البته ممکن است آن عالم کسی دیگری را برای اخذ وجوهات شرعی تعیین کرده باشد ولی قطعا مراتب فضل و دانش شاگردانش که کاهش نمی یابد شاید آن عالم دینی تشخیص داده است که وظیفه جمع آوری وجوهات را به اهلش و وظیفه تعلیم و تربیت را نیز به اهلش واگذار نماید نظرتان چیست ؟
«وظیفه مستقل» تعلیم و تربیت که مولای معظم حضرت آقای مجذوبعلیشاه برای مربی جلیل القدر تعیین کرده اند غیر قابل توقف است. بدترین حالت آن است که از زمان ابلاغ این فرمان در سال ۱۳۷۷ تاکنون چیزی بر علم و دانش مربی جلیل القدر اضافه نشده باشد باز هم باید ایشان در اطاعت از فرمان مولایشان به تربیت مشتاقان و علاقمندان در سراسر جهان همت گمارند اما اگر اینگونه نباشد و از آن موقع تاکنون بر مراتب فضل وعلم مربی جلیل القدر افزوده شده باشد چنانکه مولای معظم بر این واقعیت طی نامه های طولانی و متعدد منجمله نامه مورخ دوم آبان سال ۱۳۹۷ صحه گذاشته بنحوی که حتی تربیت افراد مشخصی را نیز بطور ویژه به ایشان محول فرمودند ، در آن صورت دیگر وظیفه مربی جلیل القدر در اجرای اوامر مولای معظم غیر قابل تشکیک بوده و این وظیفه قاعدتا قائم به حیات یا ممات محول کننده وظیفه نمی باشد.
این «وظیفه مستقل » همچنین با قاعده فقهی «زکاه العلم نشره» تقویت شده و به شکل یک وظیفه دائمی مستقل از زمان و مکان در می آید.
این «وظیفه مستقل» وکالتی نیست که قابل نقض یا در معرض انقضاء باشد! اصالتی است و برخلاف اجازات داخل طریقه گنابادی -که کلاً وکالتی میباشند- قائم بالذات است. همچنان که حضرت آقای مجذوبعلیشاه مربی جلیل القدر جناب آقای دکتر آزمایش را به عنوان «ذخیره ادبی، عرفانی و معنوی ایرانیان » با صدور دستخط مبارک به تاریخ ۱۳۸۵ معرفی فرمودند. تعریف ایشان از مربی جلیل القدرجناب آقای دکتر آزمایش بعنوان دارنده چنین جایگاه فخیمی، امر ی اصیل و قائم بالذات است.

مقاله ای به قلم یحیی خوشمرام 

در همین رابطه:

وظیفه مستقّل عرضه کردن چهره عرفان واقعی در جهان/ قسمت اوّل

وظیفه مستقّل عرضه کردن چهره عرفان واقعی در جهان/ قسمت دوّم

وظیفه مستقل عرضه کردن عرفان واقعی شامل عرفان نظری و عملی/قسمت سوم

وظیفه مستقل عرضه کردن عرفان واقعی شامل عرفان نظری و عملی؛ قسمت چهارم

مجموعه آموزه های دکتر سید مصطفی آزمایش