با عرض سلام و ادب و احترام حضور جناب آقای حاج مسعود وحدت
به استحضار جنابتان میرسد؛ چند سطری در باب لایوی که بتاریخ ۲۱ اسفند ماه ۹۹، در موضوع تجدید عهد داشتید.
بفرموده جنابعالی؛ سگ را صاحبش نانی بدهد، دم میجنباند. ولی این را نفرمودهاید که سگ نگهبان و سگ گله، اگر یک تکه نانی از دست غریبه بگیرد دیگر برای صاحبش فاقد ارزش است و خائن محسوب شده و لذا آن سگ را دله خطاب میکنند!
در فرمایشات اخیرتان بیان داشتید؛ «بنیان مرصوص»! که البته تاکید موکد مولای معظم حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده ارواحنافداه بوده و هست.
پرسشی ذهن را درگیر میکند که؛ آیا سکوت در مقابل ظالم، شکنجههای روحی و جسمی و در نهایت به قتل رساندن فقیر، جزئی از بنیان مرصوص محسوب میگردد؟!
در ادامه اشاره میفرمائید به دستور پندصالح!
آیا در پندصالح دستور نفرمودهاند که یار ستمدیده و دشمن ستمگری باشد؟
حفاظت و دفاع از جان و مال و ناموس و آبروی مؤمن چه میشود و کجای معادلات اخیر قرار میگیرد؟
آقای حاج مسعود وحدت، برادر بزرگوار؛
بیعت یک امر دلی و خدایی است، نه زبانی و رسانهای، که برای آن تبلیغ بشود!
تا پیش از این درویشی جرم بود، چه شده که اکنون برای بیعت تبلیغ، و تجدید نکرده را تهدید میکنند!؟
شاید هم بایستی اینگونه تعبیر کرد که؛ درویشی اصیل، یعنی پیروی از حضرت مجذوبعلیشاه همچنان جرم باشد و غیر از آن، نه!
کاش بجای این لایو که دل خیلیها را به درد آورد، همچون گذشته که در رکاب مولای مهربان، حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده ارواحنافداه بودید؛ از حق برادر مقتولمان درویش شهید بهنام محجوبی دفاع میکردید تا اینکه طبق دستور قطبتان، در مسئله تجدید بیعت، وارد شوید و تبلیغ بیعت نمایید!
آیا دستور خدایی و کرامت انسانی فراموش شده که بفرموده؛ نجات جان یک انسان، نجات همه انسانها و قتل یک انسان، قتل همه انسانهاست؟
چه مصلحتی موجب شد که بهنام محجوبی قربانی شود و کسی دم برنیاورد؟ آیا این است پیروی از دستورات مولای معظم؟
لازم است توجهتان را جلب کنم به همان کاغذ یک خطی که در صحت آن نیز تردید وجود دارد. با گوشهای خود شنیدیم از زبان شما؛ که فرمودید مشایخ و مجازین تجدید کنند!
در نتیجه: برای ما دراویش؛ اطاعت از امر مولای معظم حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده ارواحنافداه الزامی است، نه مدعیان و کودتاگران…
ملوک الکلام، کلام الملوک.
غیر فرمایش حضرت مجذوبعلیشاه، باد هواست. سلسله و مصلحت سلسله در گرو یک کس است و همگی؛ آن مهم را، به مصلحت و موقعیت و منصب ترجیح دادند…!
در آخر خدمتتان عرض میکنم که دست دراز کردن به سوی قاتلین مولایمان حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده ارواحنافداه، و مسببان این وقایع و ریخته شدن خون شهیدان درویش تیمسار محمدراجی، درویش محمدثلاث و درویش بهنام محجوبی، یعنی بیعت با حکومت پلید و شیطانی؛ که حرام اندر حرام اندر حرام است.
امید است که به دستورات فقری صادر شده توسط بت خود دقت نمائید و همانند آن شخص یا اشخاص دستور دهنده، سکوت پیشه گیرید و سیاستهایی که برایشان در نظر گرفتهاند را محترم بشمارید که؛
«حاجی به ره مکتب و ما رهرو آن یار…»
جمعی از سوختگان درگاه مولی الکونین حضرت مجذوبعلیشاه از: لرستان، کرج، تهران، قزوین، کرمان، خراسان، سیستان، کردستان، کرمانشاه، خوزستان ….
تکمله
پس از انتشار نامه گروهی از دراویش خطاب به جناب آقای حاج مسعود وحدت؛ جمعی دیگر از درویشان نیز با ارسال پیامهایی و ذکر نام و محل زندگیشان، به امضاء نامهٔ فوق پیوستند.
دراویشی که به امضاء این نامه پیوستهاند از، شهرهای: سروستان، کوار، رشت، درود، کرج، دلیجان
خواهند جماعتی که تزویر کنند
از حیله طریق شرع تغییر کنند
تغییر قضا به هیچ رو ممکن نیست
هر چند که این گروه تدبیر کنند
نام امضاء کنندگان نزد ما (جریده ثبت گلستان)، برای حفظ امنیت آن عزیزان محفوظ است.
منبع : جریده ثبت گلستان