جوابیه به برخی انتقادها به مقاله «پشیمانم»

۵۴۴

حضرت علی علیه السلام میفرمایند: هرکس آبروی خود را میخواهد باید از مجادله با اشخاص جاهل اجتناب کند.

همچنین حضرت آقای صالح علیشاه طاب ثراه نیز در رساله پندصالح امر فرموده اند: در بابِ مسلکِ خود مجادله نکند…

و ضرب المثلی است حکیمانه که خاموشی مناسبترین جواب به آدمهای خرد گریز است.

اما….. چون اشخاصی خود را در مقام دانایان و عقلای قوم قرار میدهند و با توجه به اینکه هیچکس روی سخنشان با این اشخاص نبوده و ازین قشر نه نظر خواهی ای و نه جوابی خواسته شده به مجرد اینکه مطلبی از طرف مخلوقی بیان میگردد خود را به میل خویش به میدان افکنده و اظهار نظر و بعضا” در مقام رفع شبهه از سایرین بر می آیند لازم دانستم چند جمله ای با این شخص و همتایانش سخنی گفته و امید که بعد از دریافت و مطالعه این پیام سکوت اختیار کرده و پا از حیطه خویش فراتر ننهاده و به خود و کار خویش مشغول باشند.

در آغاز اظهار نظر طنزی که ارسال شده از عنوان مکتب آزمایشیه نام برده شده که بی نهایت جای تعجب و شگفت دارد که چگونه براحتی و از روی هوا و هوس برای خویش مکتب میسازید و نامگذاری هم میکنید ؟ اگر اینجانب در پایان ندامت نامه خویش از کلمه ی گنابادیه استفاده کرده ام قطعا و بی شک به حقیقت نزدیکتر بوده و نمیتوانستم مثل شما که هنوز در لفظ و کلمات اسیر و زندانی هستی از روی هوا و هوسِ خویش مکتب را نامگذاری کنم و بخاطر اغراض شخصی و حسادتی که در شما وجود دارد نام مکتب مقدس و مطهر سلطانعلیشاهی گنابادی را به آزمایشیه تغییر دهم.

این جانب نه از خانواده های آقای دکتر آزمایش هستم نه از بستگان و مریدان آن بزرگوار ولی با (تویی) که این مطالب را مینویسی در یک جا و سر در قدم یک نفر گذاشته ام منتها تو خوشحالی و مسرور و شده ای مسول رفع شبهات و پاسخگوی سلسله، اینجانب بر عکس شما نادم و پشیمان ازین تجدید که ثانیه ای اثر و حال درویشی در آن نیافتم ولی فرمایشات مولای شهیدمان را در مورد جناب آقای آزمایش به یاد دارم و مانند تو دم از مولا نمیزنم وبه فرمایششان توهین نمیکنم. همانطور که به جناب آقای جذبی ثابتعلیشاه توهین نکرده ام فقط حال ندامت و پشیمانی ام را ابراز داشتم.
جناب آقای پاسخگو و برطرف کننده شبهه از اذهان فقرا یادت نرود که حضرت آقای مجذوبعلیشاه طاب ثراه فرمودند: ” بزرگترین شجاعت اقرار به اشتباست.”

درباره تشکر از کانال اینفوصوفی هم این جانب چون رسم نامه نگاری ها در فضای مجازی را بجا آوردم و مانند سایر نامه ها و مقالات که از طرف فقرا به این کانال یا سایر کانالها ارسال شده ندامت نامه ام را آغاز کردم و این زبان حال بسیاری از کسانی است که مثل اینجانب از روی تقلید دست به این کار زدند و در ضمن تشکر کردن و سپاسگذاری از وظایف همه ی ماست و چون شما با توجه به پستتان به فرمایشات حضرت آقای مجذوبعلیشاه طاب ثراه اشاره کردید خواستم به عرضتان برسانم حضرتشان همیشه میفرمودند : لم یشکر المخلوق، لم یشکر الخالق،
کسی که شکرگزار محبت مخلوق نباشد”هرگز” شاکر خداوند نخواهد شد.

کسی از شما تقاضای روشنگری اذهان نکرده که سرخود و با کمال خودشیفتگی به میان می آیی و مانند مداحان و منبری های دوزاری بگیر به نصیحت و ارشاد خلق خدا میپردازی مگر این جمعیت بزرگ و مسول ندارد که هرکس خودش جواب میدهد و رفع شبهه میکند و سخنرانی میکند .

چگونه بخود اجازه میدهی برای مقاله و نامه ی نگارنده ی حقیر و ضعیف و بی همه چیزی چون من فرمایش حضرت مجذوبعلیشاه طاب ثراه را صرفا بعنوان استفاده سیاسی بیان کنی؟ آنجا که حضرت ایشان فرمودند نامه های بدون اسم و امضاء فاقد ارزشند درباره نگاشته ها و نامه های بی لیاقتی مثل من و خودبزرگ بینی مثل تو نبوده ، نمیدانم چند ساله ای ولی از طرز بیان و قلمت مشخص است که کودکی ، از قدیمیها بپرس ضرب المثلی در بینمان بود میگفتیم از فلان جا بوی کباب شنیدیم ولی نمیدانستیم که آنجا خر داغ میکنن.

بله کودکی چون اصلا شاید در آن زمان به دنیا نیامده بودی برای همین است که برایت کلمه ظلم ستیزی و احقاق در زمان حضرت آقای رضاعلیشاه طاب ثراه عجیب به نظر می آید.

تحقیق کن قطعا متوجه خواهی شد ظلم و ستم این جباران همیشه بوده حتی زمان سلطنت حضرت آقای رضا علیشاه طاب ثراه.

در حال حاضر بسیاری از رفتارها که این جانب مشاهده نمودم و وضعیت فعلی سلسله و عملکرد مسول و مسولین را با رویه اقطاب و بزرگان از زمان حضرت آقای رضاعلیشاه طاب ثراه را که مرور میکنم ، حالتی جز ندامت و پشیمانی برایم نداشته و نخواهد داشت و آنکه باید پاسخگوی اینجانب و امثال من که پشیمانند و حتی جرات بیان کردنش را ندارند تو نیستی و نخواهی بود پس سکوت کن و بکار خویش مشغول باش و از طرف خداوند و انبیاء و اولیاء و اقطاب الهی حکم صادر نکن که کسی که از تجدید پشیمان است دیگر فقیر نیست.

در همین رابطه :

«پشیمانم» ؛ به قلم یکی از فقرای گنابادیه

بر اینجانب چون روز واضح و مبرهن است که شما اصلا از فقرا نیستید و صد در صد از حجره ها و پستوهای حوزه درآمده ای و حتی بابت این مقالات و اظهارنظرها، حقوق هم دریافت میکنید.

چون اگر از فقرا بودید میدانستید که حکم بر تبری در حد هیچ یک از مشایخ هم نبوده و نیست چه رسد به تو و امثالهم.
حضرت مولانا میفرمایند:

صدهزاران بار ببریدم امید
از که؟ از شمس این زمن باور کنید

یکی از فقرای سلسله نعمت اللهی سلطانعلیشاهیِ گنابادی

 

 نظرات طرح شده در این یادداشت الزاماً بازتاب دیدگاه اینفوصوفی نیست.