خشونتها علیه زنان درویش در زندان قرچک کماکان ادامه دارد و هر روز خبر اعمال فشار و نقض قوانین و مقررات از پشت دیوارهای این زندان به گوش میرسد و خانوادههای زندانیان را بیش از پیش نگران ساخته است. زنانی که اتهام آنها تنها پیروی از طریقت دراویش نعمتاللهی گنابادی و دفاع از حریم اعتقادی است. گلستان هفتم در یادداشتهای قبلی، نمونههایی از محرومیت و محدودیت زنان درویش در این زندان را مطرح ساخت اما گوش شنوایی نیست و کماکان توهین، تحقیر و خشونت علیه زنان ادامه دارد. در این نوشتار، مجدد موارد محدودیتهای زنان در این زندان را مطرح میکنیم. نمونههایی از محدودیتهای زنان در زندان قرچک:
الف) نامناسب بودن محل نگهداری:
اتهام این زنان دربند بهخاطر درویش بودن، اتهام عقیدتی-سیاسی است و بر اساس ماده ۶۵ آییننامه اجرایی زندانها: «زندانیان حسب سابقه، سن، جنسیت، نوع جرم، تابعیت، مدت مجازات، وضع جسمانی و روانی و چگونگی شخصیت و استعداد به یکی از قسمتهای زندان یا مؤسسات تأمینی و تربیتی معرفی میگردند».
این موضوع در آییننامه نحوه تفکیک و طبقهبندی زندانیان نیز به صراحت بیان گردیده است. با این وجود بهنظر میرسد علت واقعی عدم نگهداری ایشان در بند نسوان زندان اوین و انتقال نامبردگان به زندان قرچک نوعی شکنجهی روحی و جسمی این زنان درویش است.
ب) شرایط نامناسب بهداشتی زندان:
غذای نامناسب، وجود حشرات، نمناک بودن اتاقها، بوی بد فاضلاب، عدم وجود نور کافی، وجود بیماریهای واگیردار در بین محکومان و… تنها قسمتی از شرایط زندان زنان است. این در حالیست که ماده ۹۶ آییننامه اجرایی بیان میدارد: «وضع اماکن زندان عموماً و آسایشگاه زندانیان خصوصاً باید منطبق با اصول بهداشتی باشد».
ج) محدودیت در تماس تلفنی:
از مهمترین حقوق شهروندی متهم، حق تماس تلفنی با خانواده و وکیل است. متأسفانه مدتی است که زنان درویش به بهانههای واهی از حق استفاده از تلفن محرومند. این در حالیست که محکومان جرائم عمدی مثل قتل و سرقت و قاچاق مواد مخدر و… حق تماس تلفنی دارند. وقتی در تبصره ماده ۱۱ آییننامه اجرایی بازداشتگاههای موقت مصوب ۱۳۸۵ بیان گردیده: «متهمان میتوانند از وسائل شخصی خود مانند تلفن همراه و رایانه استفاده نمایند» ممنوعیت استفاده از تلفن عمومی زندان برای زنان درویش چه علتی میتواند داشته باشد؟ مطمئناً سلب حق تماس تلفنی با خانواده برای زنان درویش هیچ توجیه قانونی و حتی انسانی ندارد.
د) عدم رسیدگی به امور درمانی:
حفظ سلامتی و جان زندانیان بر عهدهی رئیس زندان است. در ماده ۹۹ آییننامه اجرایی قید شده است در موارد فوری، زندانیِ بیمار به دستور پزشک یا بهداری زندان و اجازهی رئیس زندان یا جانشین او به بیمارستان اعزام میگردد. زنان درویش در بدو ورود به زندان دارای جراحتهای فراوانی بوده و آثار بریدگی، شکستگی، کبودی و کوفتگی اعضای بدن آنان در همان زمان توسط مسئولین زندان صورتجلسه شده است. در این مدت ۳ماهه تعدادی از این زنان نیاز به اعزام فوری به مراکز درمانی خارج از زندان داشتهاند که متأسفانه یا اعزام نشدهاند و یا بدون هرگونه اقدام درمانی بلافاصله به زندان منتقل گردیدهاند. این حق انسانی و قانونی درمان پزشکی که از حقوق اولیهی هر زندانی است رعایت نشده است. مسلماً مسئولیت جان این زندانیان بر عهدهی رئیس زندان میباشد. متأسفانه هیچیک از شرایط قانونی در این مدت توسط مسئولین بهداری زندان رعایت نشده است. تعدادی از این زنان زندانی به دلیل بیماری، نیاز به استفاده از غذای مخصوص دارند و مسئولین زندان بر اساس تبصره ۲ ماده ۸۹ آییننامه اجرایی زندانها موظف به تهیه این نوع غذا میباشند. در این تبصره آمده است: «زندانیان بیمار طبق برنامه و نظریه پزشک معالج در مدتی که برای آنان تعیین شده است از غذای مخصوص بهداری استفاده خواهند نمود». این حق قانونی نیز در این زندان رعایت نمیگردد.
ه) زدن دستبند و پابند جهت اعزام به دادگاه و بیمارستان:
مسلماً در اعزام مجرمین خطرناک و محکومینی که بیم فرار دارند از دستبند و پابند استفاده میشود. در ماده ۱۶۴ آییننامه آمده است: «استفاده از دستبند برای زندانی جهت کنترل و جلوگیری از خودزنی و ایذاء و آزار دیگران یا ایراد خسارت به اموال، با دستور رئیس زندان و در غیاب وی بالاترین مقام مسئول در زندان مجاز میباشد.
تبصره: استفاده از پابند فقط در صورتی مجاز است که بوسیله دستبند یا تمهیدات دیگر نتوان زندانی را کنترل کرد».
حال این سؤال مطرح میگردد که استفاده از دستبند و پابند برای زنان درویش بجز برای شکنجه روحی، تحقیر و استخفاف چه دلیل دیگری میتواند داشته باشد؟ و یا در جایی که قانون صراحتاً بیان میدارد؛ پوشیدن لباس مخصوص زندانی، برای زندانیان الزامی نیست مگر به تشخیص رئیس زندان (ماده ۸۶ آییننامه اجرایی زندانها) علت سختگیری و عدم اجرای قانون برای زنان درویش چه توجیهی دارد؟
با توجه به اینکه در تعریف «خشونت علیه زنان» هرگونه رفتار خشن که موجب آسیب جسمی، جنسی، روحی و رنج زنان شود محکوم است و این خشونتها میتواند با تهدید، اجبار یا سلب اختیار و آزادی، بهصورت پنهان یا آشکار انجام شود، زنان درویش که هم در پی بازداشت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و هم پس از آن در بازجوییها مورد شکنجههای روحی قرار گرفتهاند، نگهداری آنان در زندان قرچک در حالی که خلاف حقوق قانونی آنان است و شرایط اسفناک نگهداری زنان زندانی و توهین، تحقیر و فحاشی از جانب مسئولین زندان ، مصداق بارز نقض حقوق بشر و خشونت علیه زنان است.