سرکوب دراویش و جای خالی منتظری و کروبی: صدای خاموش روحانیت مبارز

۱,۱۵۱
زمانی که دروایش گنابادی تحت فشار تندروها بودند آیت الله منتظری و مهدی کروبی با صراحت تخریب امکان مذهبی دروایش را محکوم کردند.

آیت الله منتظری  منتقد صریح اللهجه حاکمیت در بیانیه ای  تخریب حسینیه دراویش گنابادی در قم را محکوم  کرد: “تخریب منزل شخصی افراد و حسینیه و ضرب و شتم بندگان خدا به ویژه خواهران هیچ توجیه شرعی ندارد.”

فقیه عالیقدر تاکید کرد “اسلام دین رحمت است و درآن حقوق همه مردم حتی اقلیت های دینی و اهل ذمه محترم است چه رسد به حقوق مسلمانان و شیعیان.”

آیت الله منتظری مخالفت با یک عقیده و مشی را دلیلی برای اذیت و آزار صاحبان آن عقیده ندانست و تاکید کرد: “باطل دانستن برخی افکار و نظریات آنان مجوز هتک و ضرب آنان و تخریب و تصرف غاصبانه در امواال آنان نیست.”

مهدی کروبی هم  تنها صدای درویش ها در ساختار حاکمیت در روزهای فشار و ارعاب بود. دفاع از حقوق دراویش تنها به روزهای انتخابات محدود نشده بود بلکه مدتها پیش کروبی نامه های متعددی را به مقامات عالی نظام در اعتراض به اعمال فشار و محدودیت علیه دراویش نوشته بود.

کروبی علاوه بر نامه به وزرای اطلاعات و کشور  در بهمن و اسفند ۸۴ دو نامه به مراجع قم نوشت و نسبت به خطر نفی آزادی های دینی در کشور هشدار داد.

او  دفاع از حقوق همه انسان‌ها “حتی کسانی که عقاید ایشان را نمی‌پسندیم”، از وظایف اصلی مراجع روحانی  دانست  و تصریح کرد:”در شرایطی که مسلمانان در اسپانیا زیر فشار شکنجه و تفتیش عقیده جان می‌باختند در پناه تمدن اسلامی، عوام و علمای یهود و نصاری به آسودگی و در پناه رواداری دینی زندگی می‌کردند. ایرانیان چه پیش از اسلام و چه پس از اسلام همواره حامی رواداری و تساهل دینی و پذیرش عقاید مختلف بوده‌اند. بر این اساس، اقدام اخیر پس از عاشورای حسینی در شهر مقدس قم و درگیری وسیع تعداد زیادی از متصوفه و مضروب و مجروح و محبوس شدن حدود هزار تن از آنان و تخریب مکانی متعلق به ایشان موجب تعجب این‌جانب شد.”

کروبی در این نامه ها با ابراز نگرانی از سرکوب دراویش نوشت : “ما در مکتب امام صادق آموخته‌ایم که حتی با دهریون در مسجد مباحثه کنیم و در صدر انقلاب اسلامی بر این باور بودیم که در جدلی احسن می‌توانیم به ملحدین پاسخ دهیم. اما متاسفانه هم‌اکنون نه درباره‌ دهریون و ملحدین که درباره فرقه‌ای از فرق اسلامی و شیعی به بدترین شکل جدل بلکه جدال روی آورده‌ایم.”

کروبی با نگرانی از انفعال مرجعیت در دفاع از حقوق اقلیت ها تاکید کرد:”نقش مراجع معظم تقلید در طرد روش‌های ناپسند و دشمنی‌های پنهان با حقیقت ایمان و آزادی دینی، خدمت بزرگی به اسلام عزیز در شرایط هجوم بیگانگان است. هیچ کسی به جز مراجع تقلید نمی‌تواند از تمامیت اسلام که ایمان و اختیار در آن مستور است، دفاع کند؛ رد شایعات دوستان ناآگاهی که می‌خواهند نهاد مرجعیت را خرج بی‌تدبیری و نابردباری خود کنند؛ طرد افرادی که در لباس دوست با دفاع بد، تصویری دشمن‌شادکن از اسلام نشان می‌دهند؛ دفاع از حقوق همه انسان‌ها حتی کسانی که عقاید ایشان را نمی‌پسندیم و حفظ حریم حکومت اسلامی که نماینده‌ی همه شهروندان و مومنان است، اکنون منظومه‌ای از رفتار‌هایی را تشکیل می‌دهد که عمل به آن تنها برازنده‌ی نهاد مرجعیت است.”

این نامه ها در شرایطی نوشته شد که به استثنای آیت الله منتظری اکثر مراجع در برابر تخریب حسینیه های دراویش سکوت کردند. همین سکوت است که باعث شد مسئله حقوق دراویش در کشور به بحران تبدیل شود. امروز  مراجع قم نمی توانند مدعی شوند که از سرکوب دراویش خبر نداشته اند. هم نامه های کروبی و هم انتشار اخبار مربوط به ظلم آشکار به دراویش جای هیچ توجیهی را برای مراجع باقی نمی گذارد، همچنانکه سکوت بسیاری از آنها در  قبال نقض حقوق انسان ها نه تنها کشور را در وضعبت بحرانی قرار داده و شکاف بین ملت و حاکمیت را  افزایش داده   بلکه نهاد مرجعیت را به عنوان نهادی سابقه دار و مردمی با چالش مشروعیت مواجهه کرده است.

مسئله به دراویش محدود نمی شود. سرکوب همه منتقدان در دستور کار تندروهایی است که به  نام دین آزادی مردم را محدود کرده اند و کشور را در سراشیبی سقوط قرار داده اند. مراجع قم گمان نکنند با سکوت و چشم پوشی از بحران ها افکار عمومی عملکردشان در باره نقض حقوق مردم را فراموش می کند. در دنیایی که همه مواضع ثبت، ضبط و تصویربردای می شوند، سکوت درباره نقض حقوق افرادی که تحت ظلم قرار گرفته اند نابخشودنی است. مرجعیت شیعه حتی اگر به فکر ظلمی که به مردم می شود نیست به فکر بحران مشروعیت خود باشد. سکوت آنها در قبال فشار حاکمیت و تن دادن به خواسته های نهاد قدرت خودکشی سیاسی این نهاد سابقه دار است.

مراجع قم تا چه زمانی می خواهند در برابر ظلم به نام دین بر مردم چشم پوشی کنند؟ آیا این همه سرکوب منافی  سنت و سیره پیامبر و امام علی نیست؟ آیا فلسفه قیام امام حسین، علیه ظلم نبود؟ حالا چرا  همه در برابر سرکوب عیان یک گرایش مذهبی متفاوت از اسلام فقه مدار لب به سکوت گشوده اند؟ آیا مراجع خبر ندارند در زندان قرچک چه برخورد ناشایستی با زنان دراویش می شود؟ آیا از شکنجه ، اذیت و آزار دراویش بازداشتی حادثه گلستان هفتم اطلاع ندارند؟ آیا درباره کشته شدن محمد راجی سئوالی پرسیدند؟ آیا جویای وضعیت دادرسی محمد ثلاث اعدامی شدند؟آیا پرسیده اند چرا محمد ثلاث باید در عرض چند ماه اعدام شود اما پرونده باند قتل زنان  کرمانی به بهانه امر به معروف، ۱۶ سال طول بکشد تا رضایت اولیای دم ستانده شود؟آیا از وضعیت اسفناک قوه قضاییه بی اطلاع هستند؟ بی اطلاعی در دنیای تصویر و فیلم توجیهی ندارد. آنچه که در زندان های جمهوری اسلامی رخ می دهد وهن انسانیت  و خدشه به تصویر  تشیعی است که در تاریخ خود را علیه ظلم و ستم معرفی کرده است.  مراجعی که از ترس یا بنا بر مصلحت در برابر این ظلم آشکار سکوت کرده اند به همان میزان مرتکبان خشونت سهم دارند.

سحام نیوز