هو
١٢١
در پاسخ به سؤال عده ای از دوستان و نیز دشمنان فقر باطلاع میرساند اینجانب ، مطالعات حوزوی خود را زیر نظر مستقیم بندگان حضرت آقای حاج دکترنورعلی تابنده بانجام رسانده و توفیق آنرا داشته ام که اهمّ مباحث رساله شریفه صالحیه را که خلاصه و چکیده کامل عرفان اسلامی و فلسفه اسلامی است نزد آنحضرت مباحثه نمایم و با اشاره آنحضرت به مطالعه و مقابله تفسیر شریف بیان السعاده پرداخته ام و اجازات فقهی فقیر توسط همان مراجعی صادرگردیده که به بندگان حضرت آقای مجذوبعلیشاه گواهی فقهی واجتهادی داده اند و غالب این اجازات برای حضرت آقا و فقیر دریک تاریخ صادرگردیده وهمه آنها را قبلا درهمین صفحه منتشرنموده ام و البته با ترور شخصیت افراد نمیتوان آنها را به سکوت واداشت.
ضمنا موضوع جلسه اول تیرماه را یکی از نمایندگان خمسه با جزییات برایم شرح داده اند که نوار مکالمات ایشان موجود است و چون حضرت آقا فعلا اجازه انتشار نداده اند منتشر ننموده ام.
حضرت نورعلیشاه در رساله شریفه صالحیه در ظهور ۶١ در ضمن شرح مکاشفه ای که برایشان دست داده مینویسند؛ …تمام انچه را درکتب دیده و از بزرگان شنیده بودم مشهودم گشت که پس از مراجعت آنچه گفتم مرا دیوانه گفتند ؛ خواندم ؛
من گنگ خواب دیده وعالم تمام کر
من عاجزم ز گفتن وخلق از شنیدنش
و البته نسبت جنون را معاندان به پیامبر و سایر بزرگان هم داده اند که خداوند در قرآن به آن اشاره فرموده :
«وان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر و یقولون انه لمجنون و ما هو الا ذکر للعالمین»
و نزدیک است کافران هنگامیکه قرآن را میشنوند با نگاه ها و چشمانشان تورابه زمین بزنند و میگویند او دیوانه است ، حال آنکه آن جز اندرزی برای جهانیان نیست.
مرحوم حکیم ربانی آقای اقاشیخ اسدالله ایزدگشسب درویش ناصرعلی چه نغز و لطیف پاسخ شما کافران به حق را فرموده :
ز میخانه یکی دیوانه برخاست
از آن دیوانه صد فرزانه برخاست
دل از لعل لبش یک نکته بشنید
از آن نکته هزار افسانه برخاست
پریشان روزگاریهای عاشق
همه زان نظره جانانه برخاست
چو شمس آن دلبر جانانه را دید
هزارش نعره مستانه برخاست
١٢ شهریورماه ١٣٩٧ – محمداسمعیل صلاحی