بازنشر: صبح عاشورا ۱۳۹۷؛ فرمایشات حضرت آقای حاج دکترنورعلی تابنده مجذوبعلیشاه

۱,۱۷۰

فرمایشات حضرت آقای حاج دکترنورعلی تابنده مجذوبعلیشاه سلمه الله

پنجشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۷   (صبح عاشورا)  ؛دولتسرا

بیانات حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده (مجذوب‌علیشاه) ارواحنافداه
🔹 عاشورای حسینی(ع) در دولتسرای ایشان
🔹 صبح پنج‌شنبه، ۱۰ محرم ۱۴۴۰ قمری، مطابق با ۲۹ شهریور ۱۳۹۷

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

ما به عنوان عزادار امروز هستیم، خدمت شما هستیم والا اگر معمولی بود تمام این سالن پر می‌شد کوچه‌ها پر می‌شد؛ نه به خاطر من؛ به خاطر اینکه امروز عزای حضرت سیدالشهدا است یعنی بزرگترین عزایی که به ما وارد شد.

به هر جهت فعلاً که ما همین‌قدر زندگی می‌کنیم با همین‌قدر هوا با همین‌قدر نفس با همین‌قدر غذا که داریم الحمدلله کافی است زندگی می‌کنیم. چیزی که نداریم هنوز هم نداریم گو اینکه می‌خواهند بزور حنظل به خورد ما بدهند و بگویند عسل است! و ما بگوییم به‌به چه عسل خوبی است! خود مردم می‌دانند…

به هر جهت یک چیزی است من با وجود اینکه اعلام کرده‌ام، همه در تمام قرون، که ما دنبال حکومت نیستیم. در زندگی معمولی هم سیاسی نیستیم. اگر هم جمعیت زیاد است ربطی به حکومت ندارد، اینها از لحاظ حکومتی خودشان آزادند هر روشی را انتخاب می‌کنند ما کاری به حکومت نداریم. معذلک گوش داده نمی‌شود.
حالا انشاءالله خداوند به همین مقداری که موفق شدیم و این آقایان که به آنها گفتیم به نمایندگی ما کار کنند، موفق شدند در خیلی موارد که الان می‌بینیم. و شکر خدا را و امیدواریم که در سایر موارد هم همین موفقیت برای ما پیدا بشود. البته نه برای خاطر من، به خاطر فقرا. انشاءالله هم همینطور خواهد بود.
و اما، فقرا هم باید توجه بکنند. مثلاً خیلی‌ها خیال می‌کنند که ما بعد از آنکه گفتیم که باید کمک به دیگران بکنیم از من کمک می‌خواهند. من بر حسب آن کمکی که می‌خواهند، یا به آقای بنکدار ارجاع می‌کنم یا به یکی دیگر. آنها هم باید کار بکنند. ولی توجه داشته باشند که وقتی ارجاع به آقای بنکدار مثلاً می‌شود نه اینکه تمام خرج زندگی این شاکی و همه چیزها را آقای بنکدار بدهد، در همان حوزه‌ای که کمک خواستند به هر اندازه که می‌تواند آقای بنکدار، کمک می‌کند. ولی توقع اینکه امثال آن اصلاً رفع کلی مشکل را بکند، نمی‌شود. مشکل کماکان مشکل شخص است و باید مورد تحقیق باشد.
خیلی‌ها نامه‌ها رسید. از اول نامه‌ها می‌رسید. به این شکایت که: شما کار را ارجاع کردید به فلان کس، فلان کس به حرف ما گوش نکرد و هیچ‌کاری هم برای ما نکرد. البته هیچ‌کاری نکرد یعنی آنچه می‌خواستید نکرد. وقتی می‌پرسیدم، می‌گویند: بله اشخاصی اینطور می‌خواهند ولی ما در عوض به کسانی که حقیقتاً نیازمندند کمک می‌کنیم . الان هم همه‌ی فقرا به مناسبت اینکه در اساس عرفان، همراهی و همکاری با برادران هست، همین کار را می‌کنند. منتها سلیقه‌ها متفاوت است هر کسی یک چیزی. ولی روی‌هم‌رفته ما توانسته‌ایم به لطف خدا وظیفه‌مان را تا حدی که بشود انجام بدهیم. بطوری‌که بیشتر شکایات مردم که در واقع هدفشان سایر مسائل بوده ما رسیدگی کردیم، بررسی کردیم کمک کردیم و باز هم می‌کنیم. هر چه هم اگر ناسزا بگویند باز هم باید سزا بدهیم. سزا یعنی ما به دیگران آرامش بدهیم آسایش بدهیم.
بعداً هم توقع نداشته باشیم کسی که ما را نمی‌پسندد و به هر جهتی می‌خواهد با ما صف مقابل بگیرد؛ از دوستان ما. ولی ما صف مقابل را دشمن نمی‌گیریم. یعنی می‌خواهیم که آن تربیت اخلاقی ما اقتضاکند که با همین که اسمش را گذاشتیم دشمن، دوست بودیم و هستیم و خواهیم بود انشاءالله.
از فقرا هم خواهش می‌کنیم نظم و ترتیب را رعایت کنید. یعنی یک چیزی را که در واقع تحمیل بر حالشان هم باید باشد. درویش‌ها باید نظم مملکت را رعایت کنند ولو به نفع خودشان هم نباشد. من هم به ناچار با همه‌ی زحماتی که به من وارد می‌شود غیر از آنکه شکرگذار خدا هستم این زحمات را جزو سرنوشت الهی می‌گیریم. این کار را بکنند ولی در همان زمینه‌ی تربیت و پرورش، نظم را رعایت کنند؛ نظم درویشی را. برای اینکه بهانه‌ای که اینها آوردند و آن صحیح بود، آن شلوغی‌های که آن شب بود (در اینکه این شلوغی‌ها را کی ایجاد کرده آن هم حرف است) موجب شد درویش‌ها بعد از آن یک خرده ناآرام شدند. حق هم دارند.
انشاءالله خداوند همه را سلامت بدارد. انشاءالله.