«ما این حقایق را بدیهی میانگاریم که همه انسانها برابر آفریده شدهاند و آفریدگارشان حقوق سلب ناشدنی معینی به آنها عطا کرده است که حق زندگی، آزادی و جستجوی خوشبختی از جمله آنهاست»
توماس جفرسون – چهارم ژوییه ۱۷۷۶
اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا
درست ۱۴۰۰ سال پس از آنکه اسلام پیام جدیدی از عدالت و کرامت انسانی را به بشریت نوید داد، جمهوری اسلامی ایران در برابر چشم میلیاردها انسان، قانون اساسی، قوانین بین المللی و حقوق بشری و حقوق طبیعی و ذاتی بشر یعنی «برابری انسانها و حق سلب ناشدنی زندگی، آزادی و جستجوی خوشبختی» را به شکل ویرانگری زیر پا گذاشت.
جمهوری اسلامی ایران در اقدامی یکجانبه و خلاف اصول انسانی و حقوق بشری اقدام به تصویب و اجرای قانون مجازات اسلامی و قانون آئین دادرسی کیفری نموده که در آن حقوق اولیه انسانها در دفاع از خود به کلی نادیده گرفته شده و ضمن اینکه با سوء استفاده از قانون مجازات اسلامی به عنوان پاپوش برای دستگیری و حبس و اعدام مخالفین سیاسی-امنیتی و عقیدتی استفاده نموده و در دادگاههای سفارشی، فرمایشی، تشریفاتی و نمایشی دادگاه انقلاب اسلامی کلیه حقوق افراد نادیده و تضییع شده است و در خصوص نقص آئین دادرسی کشوری، دستگیریهای بدون دلیل و مدرک و بازداشت موقتهای غیرقانونی طولانی مدت برای سالیان متمادی (برای نمونه دستگیری و بازداشت غیرقانونی و بدون دلیل و مدرک اینجانب و بازداشت موقت حدود ۷/۵ سال من از بابت اتهام واهی افساد فی الارض) و یا اجبار متهمین سیاسی-امنیتی و عقیدتی که بایستی طبق لیست ارائه شده بر اساس ماده ۴۸ (ا.د.ک) مورد وثوق رییس قوه قضاییه باشد تا با این ترفند بتوانند افرادی را که در اصل از مأمورین امنیتی هستند به عنوان وکیل در کنار این دسته از متهمین قرار دهند تا این وکلا صدای حق طلبانه و شکایات آنها را در مورد نقض قوانین و… به گوش دیگران نرسانده و کسی از این ظلم و ستمها با خبر نشود و یا عدم ابلاغ رسمی کیفرخواست، آرا و احکام صادره و… به این متهمین و وکلای آنها و اجبار وکلا به رونویسی از روی این مدارک در جهت اینکه هیچ مدرک رسمی دال بر ظالمانه بودن نحوه دادرسی و احکام صادره در دست افراد قرار نداشته باشد
که چنین قوانین و شیوه دادرسی در هیچ کجای دنیا حتی در عقب ماندهترین جوامع سابقه ندارد ضمن اینکه این دسته از متهمین را با اعمال روشهای نامتعارف و تهدید به صدمه رسانیدن به اعضای خانواده آنها مجبور به ارائه اعتراف کذب دیکته شده زوری مینمایند و برای همه آنها اتهامات مالی، اخلاقی و… نیز میتراشند تا از این طریق آنها را ترور شخصیتی کنند و برخی افراد را هم با روشهای گوناگون از جمله با تخطی، انحراف و سوء استفاده از قانون ترور فیزیکی نموده و با شیوههای مختلف آنها را مورد سوء قصد قرار میدهند (اکثر این شیوهها در مورد اینجانب اجرا شده از جمله اقدام به ترور فیزیکی به دفعات از طریق صدور حکمهای غیرقانونی اعدام) و در مورد من ضمن پیاده نمودن طرح سوء قصدهای مختلف، اقدام به برچسب زنی و وارد نمودن اتهامات واهی متعدد بعنوان پاپوش نمودهاند. اما به رغم تأییدات پیاپی دیوان عالی محترم کشور و ارائه گزارشهای رسمی این نهاد عالی قضایی کشور درباره اینکه اینجانب دچار کمترین تخطی از قوانین (جرم افساد فی الارض با عناوین مجرمانه من درآوردی) نداشتهام و دادگاه انقلاب به عنوان دادگاه همعرض به طور یکجانبه و بدون هیچ بهانه و توجیهی آنها را زیر پا گذاشت.
روزنامه نگاران آگاه و مستقل دنیا
شما روزنامه نگاران، مستقل از نظامها و به عنوان یک صنف روشنگر، هویتی واحد و دغدغههایی مشترک دارید.
اینک در قرن ۲۱ ودر هنگامهای که تمدن بشری به برداشت واحدی از کرامت انسانی در مفهوم «آزادی» رسیده است، شاهد هستید که جمهوری اسلامی ایران درست برخلاف دیدگاه اسلام و بنیانگذاران و اندیشه ورزان مفهوم دموکراسی و لیبرالیسم از دیدگاه عدالت علی (ع) و توماس جفرسون گرفته تا فرانسیسکو فوکویوما، آزادی انسانهایی را که نظام تک فکری و تک حزبی و مستبدانه به ظاهر اسلامی حاکم را به زیر سوأل بردهاند، تهدید و تحدید کرده است.
خروج از عدالت اجتماعی، یک رفتار ضد بشری و غیر اخلاقی است. اما اعمال دستگیری افراد سیاسی-امنیتی و عقیدتی علیه ملتی بزرگ، کنشی قدرت طلبانه و انحصارطلبانه است.
جمهوری اسلامی ایران مدعی است وجود این افراد امنیت ملت را نشانه رفته است نه نظام را. اما شما به عنوان روزنامه نگاران مستقل و آزاد اندیش دیدگاهی مستقل از نظامها دارید و معتقدید برخلاف نظر جمهوری اسلامی ایران تحریمهای ظالمانه افراد آزاد اندیش و فرهیخته و زندگی و زیست میلیونها شهروند ایرانی که از آزادی حق زیستن در شرایط مطلوب برخوردار نیستند، عدم امکان برگزاری مجدد رفراندم جمهوری اسلامی ایران (بلی-خیر)، آثار مخربی گذاشته است.
جمهوری اسلامی ایران آشکارا دروغ میگوید وقتی مدعی میشود آزادی اندیشه و بیان و آزادی پس از بیان و… را پذیراست در حالیکه هیچگونه نظر و انتقادی را علیه حاکمیت بر نمیتابد و با پاپوش سازی و برچسب زنی هر اندیشهای را که نپسندد سرکوب می کند و فشار و محاصرهء پلیسی و امنیتی بر زندگی آحاد مردم به ویژه اقشار روشنفکر و فرهیخته آثار زیانبار و بعضاً هولناکی بر جا گذاشته که با هیچ خوانشی از حقوق بشر همسو و همخوان نیست. وقتی دسترسی به آزادی اندیشه و بیان و… دشوار میشود، نشانه آنست که تحریمهای کورکورانه آحاد مختلف جامعه را نشانه گرفتهاند.
وقتی کالاها، فراتر از قدرت خرید اقشار بزرگی از مردم گران میشوند. وقتی هزینه بهداشت، تحصیل و حتی تغذیه مردم نامتناسب با توانشان بالا میرود، وقتی بیکفایتی و فساد حکومتی بر صنعت و کشاورزی تأثیر میگذارد و فرصتهای شغلی بسیاری از دست میرود، موازی با آن خانوادهها فقیر میشوند و این خانوادهها درست همان مردم ایراناند و…
ما معتقدیم دانش بشری متعلق به ذات بشر است نه ملتی خاص و همانطوریکه ملتهای غرب و شرق عالم از فواید بیشمار اندیشه حکیمان و دانش دانشمندان بزرگ ایران همچون بوعلی و خوارزمی و خیام و رازی و سعدی و مولانا بهره میبرند، امروز حق بهره مندی از مواهب دانش بشری و محصولات و مشتقات آن از جمله تکنولوژی و صنعت برای مردم ایران مانند دیگر ملل جهان به اضافه حق آزادی اندیشه و بیان و… بطور کلی برخورداری از حقوق بشر و حقوق شهروندی محفوظ است و هیچ نظام و دولتی چه در داخل و چه در خارج حق ندارد به بهانههای واهی این حق را از ملتی بزرگ و تمدن آفرین سلب کند .
روزنامه نگاران آگاه و آزاد اندیش
جمهوری اسلامی ایران پا را از تحریم ملت ایران و حذف حقوق شهروندی آنها فراتر گذاشته و ملتهای دیگر را متهم به زیر پا گذاشتن قوانین بین المللی میکند در حالیکه برای مردم ایران حتی قوانین مصوبه قضایی (با همه نقایصی که دارد و همه موارد نقض حقوق بشری که در آن گنجانیده شده است) را هم همانطوریکه به برخی از موارد آن اشاره شد، رعایت نمیکنند (برای نمونه، پرونده اینجانب که سند مسلم و محرز نقض قوانین قضایی ایران میباشد) که این اعمال غیرقانونی آشکارا مغایر با اصول منشور بین المللی حقوق بشر و ذات آزادی نوع بشر است. فاجعه بارتر آنکه مردم ایران و قربانیان نقض حقوق بشر (از جمله اینجانب) نمیتوانند به دادگاه بین المللی لاهه شکایت برند (که لازم است شعبهای در این دادگاه برای این امر اختصاص داده شود)
و حاکمان جمهوری اسلامی ایران به جای تن دادن به حق، قاضیان و حکامات دادگاه انقلاب اسلامی، افراد را تهدید و آنها را متهم به ارتباط با بیگانگان و شبکههای معاند، تبلیغ علیه نظام و… نموده و به حبسهای طولانی مدت محکوم میکنند. آیا این اتفاق شگفت آور نشانهای هول انگیز از تلاش برای اضمحلال عالیترین داشته بشری یعنی حاکمیت عقلانیت جمعی و ارزش های دموکراتیک نیست؟
آیا قدرت و استیلای حکومتی، بالذات حائز مشروعیت سلب اصالت خرد جمعی از تصمیم گیری و سیاست گذاری در عرصه کشور است؟
شما به عنوان روزنامه نگاران مستقل (از زبان اینجانب به عنوان یکی از قربانیان نقض حقوق بشر در ایران)، از همه همکاران آزاد اندیش خود در سراسر جهان علی الخصوص روزنامه نگاران آزاد اندیش ایران، با شجاعت و جسارت بدون تأثیر پذیری علی الاطلاق از نظام جمهوری اسلامی ایران در برابر خدشه دار کردن اصول آزادی انسانی که حاصل مرارتهای نوع بشر در طول هزاران سال است، سکوت نکنند و حقیقت را همچون جان لاک که فریاد زد:
«زندگی، آزادی وحق مالکیت، ارزش های اساسی و مافوق قانون است»
، با صدای بلند فریاد بزنند و نگذارند محصول اندیشه آزادیخواهانه اندیشمندانی چون توماس جفرسون، جان دیویی، والتر لیپمن، آبراهام لینکلن، ماهاتما گاندی، مارتین لوترکینگ، نلسون ماندلا، جان استوارت میل، فردریش هایک، کارل پوپر، آیزایا برلین، هانا آرنت، فرانسیسکو فوکویاما و دیگر کنشگران و اندیشمندان راه آزادی (که جمهوری اسلامی ایران هیچکدام را قبول ندارد) بطرز رعب آوری به باد سپرده شود .
به امید خاتمه یافتن ظلم و ستم نسبت به ملت ایران و سایر ملتها
محمدعلی طاهری
دوشنبه ۲۳مهر ۱۳۹۷