دادگاه انقلاب تهران ابوالفضل قدیانی فعال سیاسی را برای سومین بار به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری محاکمه و به سه سال حبس تعزیری محکوم کرد که بر اساس ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی در خصوص تعدد جرائم دو سال آن قابل اجرا است. آقای قدیانی به عنوان مجازات تکمیلی نیز به مطالعه و رونویسی از سه کتاب (دشمن شناسی، داستان سیستان و حکایت زمستان) محکوم شده که توسط افراد یا نهادهای حامی جمهوری اسلامی نوشته شده است.
کتاب حکایت زمستان (نویسنده: سعید عاکف)، داستان سیستان (نویسنده: ضا امیرخانی) و کتاب دشمن شناسی حاوی دیدگاههای سیدعلیخامنهای رهبر ایران درباره «دشمن» و «راههای مقابله» با آن است.
در ماده ۱۳۴ قانون جدید مجازات اسلامی آمده است : «در جرائم موجب تعزیر هرگاه جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد دادگاه برای هر یک از آن جرائم حداکثر مجازات مقرر را حکم میکند و هرگاه جرائم ارتکابی بیش از سه جرم باشد، مجازات هر یک را بیش از حداکثر مجازات مقرر قانونی مشروط به اینکه از حداکثر به اضافه نصف آن تجاوز نکند، تعیین میکند. در هر یک از موارد فوق فقط مجازات اشد قابل اجراء است و اگر مجازات اشد به یکی از علل قانونی تقلیل یابد یا تبدیل یا غیرقابل اجراء شود، مجازات اشد بعدی اجرا میشود. در هر مورد که مجازات فاقد حداقل و حداکثر باشد، اگر جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد تا یکچهارم و اگر جرائم ارتکابی بیش از سه جرم باشد تا نصف مجازات مقرر قانونی به اصل آن اضافه میشود.»
مرتضی قدیانی فرزند ابوالفضل قدیانی روز هیجدهم اسفند با انتشار دادنامه صادره از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران حکم پدرش را منتشر کرد. مرتضی قدیانی حکم صادر شده را بیانیهای سراسر سیاسی خواند که توسط بازجویان وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران تهیه شده است: «توصیه میکنم برای آشنایی بیشتر با دکترین جمهوری اسلامی، حکم دادگاه را به دقت مطالعه کنید، این حکم بیانیهای است سراسر سیاسی که توسط دستگاه قضای جمهوری اسلامی و احتمالا به انشای کارشناسان محترم پرونده -که بدون تردید از دو مرجع امنیتی فوق الذکر هستند- تهیه شده است.»
ابوالفضل قدیانی ۷۳ ساله و از اعضای ارشد حزب اصلاح طلب سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، یکی از منتقدان جدی رهبر جمهوری اسلامی محسوب میشود و بارها در نامهها و مصاحبههایش علی خامنهای را دیکتاتور خوانده و خواستار کناره گیری و برکناری او شده است. محکومیت فعلی توهین به رهبری به یکی از نامههاییبرمی گردد که این فعال سیاسی در بهمن ۱۳۹۱ از زندان نوشت و در آن علی خامنهای را مستبد و مزور و نظام فعلی را نکبت استبداد دینی توصیف کرد.
حکم جدید ابوالفضل قدیانی بر اساس گزارش های قرارگاه ثارالله و وزارت اطلاعات صادر شده است. این فعال سیاسی در یکی از اظهارنظراتش گفته است «جنبش سبز چیزی نبوده و نیست جز حضور مستمر و ایستادگی آگاهانه و به دور از خشونت مردم». دادگاه این نظرات و همچنین استفاده از عبارت «خون پاک معترضان مسالمت آمیز» را مصداق تبلیغ علیه نظام تشخیص داده است. بخش زیادی از حکم دادگاه را نیز تمجید از نظام و رهبر جمهوری اسلامی و استدلالهای سیاسی و غیرحقوقی تشکیل میدهد که بیشتر به یک بیانیه سیاسی شبیه است تا یک حکم قضایی. در بخشی از دادنامه آمده است: «عظمت ملت همیشه در صحنه ایران را در مناسبتهای گوناگون اعم از یوم الله ۲۲ بهمن یا ۹ دی در حمایت از انقلاب و رهبری عزیزشان به رخ عالمیان کشیده اند، بیشتر فریبخوردگان فتنه در آن سال به لطف خدا به انحراف آن جریان که طرحی سازماندهی شده از سوی سرویس های خرابکارانه استعمارگران دنیا و دشمنان ملت ایران بود پی بردند اما ایشان هنوز بر اشتباهات خود تاکید دارد.»
قاضی صادرکننده رای سومین محکومیت ابوالفضل قدیانی، قاضی ایمان افشاری است که ریاست شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران را به عهده دارد. به دلیل عدم حضور در جلسات دادگاه به دلیل غیرقانونی دانستن آن، این حکم به صورت غیابی صادر شده است. حکم صادرشده در مرحله بدوی صادر شده و قابل اعتراض است. آقای قدیانی به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال و به اتهام توهین به رهبری به ۲ سال محکوم شده اما بر أساس قواعد تعدد جرائم فقط مجازات شدیدترین جرم اعمال میشود و تنها دو سال زندان قابلیت اجرا دارد.
دادگاه از باب مجازات تکمیلی نیز این فعال سیاسی منتقد را به مطالعه و رونویسی سه کتاب و ارائه آن به اجرای احکام محکوم کرده است. حکایت زمستان به قلم سعید عاکف، داستان سیستان به قلم رضا امیرخانی و کتاب دشمن شناسی انتشارات انقلاب اسلامی از منابع ایدئولوژیک و تبلیغاتی جمهوری اسلامی است که آقای قدیانی بالاجبار باید مطالعه کند.
این سومین بار است که ابوالفضل قدیانی به اتهام توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام محکوم میشود، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ابتدا در ۱۹دی ماه ۸۸بازداشت شد و به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رییس جمهور به یک سال حبس محکوم شد. او در حالی که باید در دی ماه سال ۸۹از زندان آزاد می شد، به دلیل گشوده شدن پرونده دوم به شکل بازداشت موقت در زندان ماند و در تاریخ ۶دی ماه سال ۹۰به اتهام توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام در دادگاه بدوی به سه سال حبس دیگر نیز محکوم شد. او در این دادگاه حاضر نشد و اعلام کرد به دلیل نداشتن هیئت منصفه، علنی نبودن دادگاههای انقلاب و وابستگی به نهادهای امنیتی، این دادگاهها را غیرقانونی و فاقد صلاحیت قضاوت میداند.
اگرچه این اولین بار نیست که دادگاههای ایران از باب مجازاتهای تکمیلی یا مجازاتهای جایگزین حبس متهمان را به مطالعه کتاب محکوم میکنند اما رسانهای شدن گسترده مورد آقای قدیانی به واکنش نویسندگان مواجه شد. کتاب دشمن شناسی حاوی سخنان رهبر جمهوری اسلامی درباره دشمن است که یکی از موضوعات مورد علاقه علی خامنهای است و همواره در سخنرانیهایش تکرار میشود. داستان سیستان نیز روایت یکی از سفرهای رهبر جمهوری اسلامی به استان سیستان و بلوچستان به قلم رضا امیرخانی است. در پی انتشار حکم ابوالفضل قدیانی، دفتر حفظ و نشر آثار رهبر جمهوری اسلامی و رضا امیرخانی با استفاده از این آثار به عنوان محکومیت و مطالعه اجباری مخالفت کردند.
رضا امیرخانی، از نویسندگان ارزشی جمهوری اسلامی و نویسنده کتاب حکایت سیستان، استفاده بدون اجازه اثرش به عنوان مجازات، نادیده گرفتن حقوق مولف و همچنین مطالعه اجباری و به ویژه رونویسی را محکوم کرد و در اینستاگرامش نوشت که نیازی به رونویسی نیست. آقای امیرخانی در بخشی از پست اینستاگرامیاش نوشت: «اول آن که کتاب را به حکم قاضی نمیخوانند؛ کتابی درست خوانده میشود که مخاطب، خود، آن را انتخاب کند. اگر قرار است کتاب به فهرست مجازاتهای تکمیلی افزوده شود، بهتر است پیش از آن، تغییراتی در قانونِ حقوق مولفان و مصنفان انجام پذیرد و در آن پیشبینی شود تا از مولفان برای این کار اجازه بگیرند … شاید اگر در حکم تکمیلی، معرفی کتاب برای مطالعه بود، چیزی نمینوشتم اما رونویسی؟ … نیازی به رونویسی نیست.»
مطالعه اجباری کتب مرتبط به آقای خامنه ای مخالفت دفتر حفظ و نشر آثار او را نیز در پی داشت. علی عسگری از اعضای دفتر حفظ و نشر آثار آقای خامنهای به کارگیری آثار مرتبط بار هبر انقلاب به عنوان مجازات را «بدسلیقگی» توصیف کرد و گفت این دفتر هیچ توصیه ای به دادگاهها جهت مطالعه آثار رهبر جمهوری اسلامی ندارد و این کار را مغایر با اثربخشی و روح کار فرهنگی میداند.