بسمالله الرحمن الرحیم
چون آخر، آخرهای این تشریفات چیز است، بعضیها خواستند بیانیهای بنویسم خدمتتان که خلاصه… ولی دیدم که صحبت کردن بهتر از بیانیه است. برای اینکه صحبت کردن مستلزم مواجهه است که همه را ببینیم در ضمن اینکه…. دیدم مواجهه بهتر است. بعد از آن دیدم که خیلی حرفها را نمیشود نوشت. مثلاً شما بخواهید از یک برهای شرح حالش را بنویسید بعبع آن را چطور مینویسید؟ نمیشود. نوشتن کافی نیست. این است که مجموع این چیزها موجب شد که با وجود اینکه گفته بودم و دیروز کسل بودم سخت؛ و امروز هم همانطور کسل هستم، معذلک چیز گذاشتم. صحبت کردن بهتر است.
در هر صورت بیانیه عید نوروز را البته یک تبریک حالا میگویم خدمت همهتان. انشاءالله عیدتان مبارک باشد. دوندگیهای حالایتان هم سلامت و با توفیق باشد. بیانیهی عید نوروز و تبریک عید نوروز را هم بعداً انشاءالله خواهیم داشت.
غیر از تمام مسائلی که در بیانیههای قبلی بوده، مسائل دیگری هم مطرح خواهد شد. برای اینکه مشخص باشد الان من یک مطالبی را میگویم. مسئلهای که بین فقرا و غیر فقرا ایجاد ناراحتی و اختلاف و اینها کرده، مسئلهای است که بعضیها میخواهند، نمیگویند، میپرسند این چه اسمی است. من خودم هم اطلاعی ندارم زیاد. اسم مجذوبان نور، اسم قشنگی است. ولی مجذوبان نور، خوب همه مجذوب نور…. من گفتم اول به همین دلیل که به نامهای مختلف جعلهایی نشود، چیزهای زائد گفته نشود، دیگر، سایتها را، آن سایتهای چیز را خواهش کردیم از آنها که سایت را تعطیل کنند. چون سایت یک کار شخصی است منتها بعضی از درویشها، فقرا به اعتبار اینکه تکیه بر مقام درویشی دارند و هر کاری بکنند به نام درویش گفته خواهد شد این است که گفتم کنترلی هم راجع به اینها هم بکنیم. خیلیها بعد از این بستند کلاً. ولی یکی از اینها که نامش مشهورتر از همه اینهاست، نه، مانده.
یک بار هم من گفته بودم که فقرا با هم هستند، یعنی همه، بخصوص فقرا، کاری که میکنند اشتراکی بکنند و به کمک هم؛ نه اشتراکی که بعد با هم دعوایشان بشود. چون همه این اشتراکها که راجع به ساختمان و بنا و اینها است آن آخر دعوا میشود که بعضیهایش به من میرسد، میخوانم، میبینم. نه! اشتراک معنوی داشته باشند همه در آن. اشتراک معنوی داشته باشند خوب این خوب بود کلاً. همه میگویند که چهار نفر پنج نفر ده نفر با هم بنشینیم با هم یک کاری بکنیم که بیشتر و بهتر انجام بشود. اصل کار هیچ عیبی ندارد این کار کار خوبی است. ولی چه بسا در اصلِ کار یا توجه به معانی اصلی ندارند و یا از معنای اصلی منحرفند و بد در میآید. در آن صورت بحث میکنند بعضیها روی نام این میروند میگویند این هر کاری بکند بد است بعضیها میگویند نه، چون این اول خوب درآمده، خوب است. این را همه باید حل کنیم.
اولی هم که میخواستند چیز کنند من گفتم ما چون در سیاست دخالت نمیکنیم بهتر این است که هر سازمانی هم که دارید میدهید، بستگی به سیاست نداشته باشد. یک خبری البته مشکل خبر بود، که به سیاست دخالت نکند. ولی وقتی عین خبر را کسی بنویسد این دخالت در سیاست نیست. اینها هم تا یک مدتی همه رعایت کردند . بعد من دیدم چیز نیست اعلام کردم که این سایتهایی که غیر از این باشد از نظر ما مطرود است و ما نگاهش نمیکنیم که متأسفانه معلوم شد که بعد از آن نه تنها منع مرا گوش ندادند و اجرا نشد. یعنی منع کردم و گفتم تعطیل کنید این را. از آن وقتی که گفتم تعطیل بکنید و تعطیل نکردند یک طور دیگر شد.
تا آن تاریخ، من همیشه میگفتم با خلوص نیّت یک کاری کردند و این خلوص نیّت، خوب خیلی اهمیت دارد. در همه جا خلوص نیّت اهمیت دارد. بعد که من گفتم نکنید، برای اینکه آن چه نیتی است که خلوص نیّتش به ضرر ما باشد، خلوص نیّتش موجب تفرقه ما باشد بین خود فقرا تفرقه بیندازد. این است که تدریجاً اینها چیز شدند. به این جهت ما هم برای اینکه اخبار خودمان را … که میگویند انجام بشود دو تا چیز تازه گذاشتیم که تا حالا هم شناخته نشده بود به نامهای دیگری. که اخبارمان را فقط از این بگوییم. سایتهای دیگر مربوط به ما نیست، ما نکردیم. خودشان یک عدهای.
اصولاً هم اعلام خبر و رساندن خبر به دیگران خیلی مفید است و خیلی خوب است منتها خیلی هم کار دقیق و خطرناکی است. به این معنی که باید مواظبت کنند در خبری که میشود با خلوص نیّت و با حُسن نیّت کار کنند، نه اینکه هر خبری. الان خبرگزاریهای دنیا را که ببینید خبری را که به نفعشان است عیناً میگویند خیلی هم با تشریفات و با ابهت و اینها. اگر بخواهند زرنگ هم باشند خبر راست میگویند. خبر دروغ نمیگویند خبر راست میگویند. منتها اینقدر دور و برش را حواشی میدهند.
به هر جهت به این ترتیب بود که ما این سایت را عملاً چیز کردیم، عملاً گفتیم که کار ما نیست. منتها این توجه را داشته باشیم که جمعیت غیر از افراد است. وقتی شما میگویید که در این باغ صد تا درخت گردو هست یکیشان خیلی بد است، گردوهای چیز دارد، سوزنی دارد. دیگر آنجا حق ندارید و بد است که هر کی از آنجا آمد بگوید دیدی بد هستی. نه! گردو خوب هم ممکن است باشد. آن جمع و آن نامی که جداگانه برای جمع گذاشتند صفت مستقل خودش را دارد؛ این بحثی است که در همهی علوم که میشود گفت. در اقتصاد به این درد میخورد که یک جمعی که با هم کار میکنند یک نام مستقل میدهند برای اینکه آنها ممکن است فرد فردشان یک جور باشد. الان یک درویش، درویش مثلاً خیلی خوب و صادق با یک نفر غیر مسلم با یک نفر اینها را با هم جمع میکنند یک ساختمانی میخواهند درست کنند. این مجموعه اشتراکی اینها هر چهار پنجتا را شامل میشود. حتی ممکن است در بین آنها یک نفر غیر مسلم هم باشد غیر مسلمان هم باشد مثلاً بهایی؛ بنابه عقیدهی عموم که غیر نهایی است. ولو اینکه یک نفر بین اینها باشد.ولو اینکه اکثریتشان چیز باشد، نمیتوانید بگویید این جمع خراب است. جمع به جای خود جداگانه است، درخت کاشتن کار خوبی است، آب دادن خوب است، میوه هم که داده خوب است، میوه آن عمل غلط است. آن هم غلط است، نه اینکه بد است. ما هم باید توجه کنیم وقتی که میگویم، البته ما بطور معمول به فلان خبرگزاری خارجی هیچ کاری نداریم جز اینکه اخبارش را میشنویم ولو خبر دروغ بگوید خبر بد بگوید ما میگوییم غلط است، خبر غلط داده و دیگر هم نمیگیریم. ولی وقتی میخواهیم با یک خبرنگار خارجی مثلاً قراردادی ببندیم آنوقت دیگر نگاه نمیکنیم که… میرویم قرارداد… حالا ما هم میگوییم که امروز، این اسم چیز که گذاشتند؛ مجذوبان نور، اسم خوبی است. خیلی از افرادش را هم ما میشناسیم، مردمان خوبی هستند. ولی وقتی میآییم در درویشی صحبت میکنیم، درویشی به جمع نگاه نمیکند. علم اقتصاد وقتی میخواهد معامله کند به جمع نگاه کند. میگوید مجذوبان نور فلان معامله را میکند. ولی درویشی اینطور نیست، درویشی وقتی میخواهد راجع به این صحبت کند میگوید این آدمش خوب است، اینش خوب است، اینش خوب است. او جدا میکند. تکلیف انسانها در اینجا جداست.
حالا این متأسفانه، این مسئله چیز برای ما مسلمین هم گرفتاریهایی ایجاد کرده است موجب خیلی دشمنیها و خیلی نفاقها شده، حتی از بزرگان ما، از کسانی که من اجازهای به آنها دادهام از آنها بد… با آن بد میشوند.همه اگر غیر سیاسی هستیم، اگر به چیز باید بگویید. این آقا اگر بیایید با آن معامله تجاری بکنیم میگوییم آدم بد حسابی است، خیلی خوب، معامله نمیکنیم. دیگر معامله بد حسابی، ممکن است بد باشد ولی درویش خوبی باشد.
من خودم قاعدتاً درویش خوبی هستم. میگویم قاعدتاً، برای اینکه بعضی از شماها ممکن است درویش هم نباشید اصلاً. ولی خیلی اوقات سفارش هم کردهام. گاهی مثلاً همین چند روزی که چیز بود.خیلی نامهها و نمیدانم چیز برای من آمد، نمیرسم اینها همینطور میماند دیر میشود. آنوقت فلان خانم یا آقا تلفن میزند میگوید آقا ما نامه نوشتهایم جوابش چیست؟ من چه میگویم، میگویم جواب ندارد. بعضیها که زرنگترند میآیند وقت میگیرند و صحبت میکنند و آنوقت یقه آدم را میگیرند که جواب آن نامه چی شد.
ولی به هر جهت این حساب را هم باید بکنید که از من توقع اینکه من مثلاً گنج قارون را بگویند بشمر به ریال، چند ریال است، نمیشود.
به هرجهت امروز چون این سایتها چون هیچ کدام مورد تأکید ما نیست و ما فقط آن دو سایت را داریم که خودمان اخیراً ایجاد کردیم بنابراین به اخبار این سایتها و چیزها تکیه نکنید. مقاله یا چیزی مینویسید به هیچ وجه از کسی بد نگویید، برای اینکه خود بد گفتن، فرضاً آن بدی که میگوید راست باشد یک عیب دارد و آن غیبت است. یک عیب از آن در میآید. وقتی که دستورات مرا اجرا نکنید یک عیب در آن در میآید. و حال آنکه من میخواهم درویشها هیچگونه عیب و نقصی در آنها دیده نشود. البته این هم محال است هر کدام را که نگاه کنیم هزار عیب و نقص داریم ولی ما همهمان میخواهیم که اینطور باشد.
انشاءالله حرفهای مرا، وقتی دستوری میدهم انجام بدهید، نه اینکه مثل آن دفعه که من گفتم سایتها خودشان ببندند، گوش ندادند. حالا من هم فکر کرده بودم که امروز بیانیه بدهم ولی بیانیه را گذاشتهام انشاءالله برای ایام عید. هرچند تبریک را از حالا تبریک میگوییم از همین حالا تبریک میگوییم. فرض کنید که همین امروز هم عید است.
انشاءالله خدا هر روزتان را عید کند. هر روز عید باشد. از ترس بچهها اینکار را نکنید، چون تا عید کنید بچهها میگوید آهان عیدی بدهید آونوقت مجبورید هر روز به بچهها و خودتان هر روز عیدی بدهید. نه از این نترسید. عیدی بودن یک مقدار عید هست بدون عیدی شما از آن… انشاءالله عید بر شما مبارک باشد.
هیچگونه نگرانی و اختلافی در بینتان نباشد و خودتان با تمام افراد فامیل خودتان و با تمام فقرای همفکرتان، دنیای خوب و خوشی داشته باشید.
چقدر خوب است که وقتی دوتا درویش به هم میرسند سلام و علیک کنند و لذت ببرند از دیدار هم. انشاءالله….
انشاءالله همه روزها عید باشد و همه روزها عیدی. و من دلم میخواهد به همه عیدی بدهم. انشاءالله تا عید بشود، الان از حالا مرا نگیرید…
انشاءالله با آرزوی سلامتی، هر کدام در دلتان یک فاتحهای برای فقرای دیگر بخوانید، از من گرفته تا همه.