فرمایشات آقای حاج دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه؛ صبح پنجشنبه ۳۱ مرداد ماه ۱۳۹۸

۷۶۰

بسم الله الرحمن الرحیم

خیلی متشکرم از آقایان و ضمناً معذرت می خوام که مدت زیادی ، ساعات زیادی منتظر شدید، من هم، اراده من نبود در…، خواب بودم.

انشالله همین روزها دیگه باید برگردیم به ولایت خودمان.

غدیر خم

امروز (اصلاح فرمودند)، دیروز بعد از عید غدیر بود؛ «غدیر» به این صورت این گودالهای کوچکی که بعد از باران روی زمین ایجاد میشه و غالبا موجب ، مشغولیت بچه ها میشه و خُب دور و برهمون بیدخت هم ، غدیر ایجاد میشد. باران که می آمد، دور و بر، از بیدخت رو به چه جنوب چه … ، گودال گودال هم بازی می کردیم و هم به داد رعیت می خورد؛ آنوقت اینها بسکه در … بعضی از این غدیرها در جاهای مشخصی قرار داشت؛ برای اینکه مِلاک مردُم باشد در تشخیص ، بنا می گفتند منطبق با غدیر فلان ، میدیدیم چکار می کنیم؟

یکی از این غدیرها ، بعد از اسلام که چیز نداشت ، اسلام مُهری گذاشت و جزء آداب و مراسم اسلام ، یه نقطه ای … اشاره شان همین «غدیر خم» بود.

این غدیر خم ، گودال چیزی بود، نزدیکِ بین راه مکه و مدینه و حضرت رسول در حجه الوداع خود که تشریف می آوردند ، به آنجا که رسیدند خُب قافله ، قافله تشخیص … یک عده ای عقب – جلو می شدند، یکی عقبتر بود یکی جلوتر بود؛ جمعا قافله بود.

حضرت ایستادند، توقف کردند، به همه آنهایی که قافله شان منظور جلوتر رفته بود ندا دادند که برگردند ، برگشتند به همان محل. منتظر شدند که عقبی ها که خُب با …مال و … تنبلی بودند-داشتند، برگشتند.

وقتی همه جمع شدند، حضرت دستور ، بالای منبر تشریف بردند و با حمد و ثنای پروردگار و یه … تشکّر از مواهب (مراحم) خداوند؛ فرمودند که «خداوند منو فرستاد ، برای اینکه مردم را هدایت کنم و نگهداری کنم؛ ولی من هم مثل شما عمر مختصری دارم و در مدّتی که هستم این کار را انجام می دهم. بعد هر که جانشین من باشد این کار را می کند » و بعد فرمودند : «علی» و دست علی را گرفتند و بلند کردند. فرمودند :

«مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ»

من ، بر «کسانیکه» آقایی و سروری داریم، همین علی سرور اونهاست.

گفتند : «هذا علیٌ» ، برای اینکه دور و بر، اشتباه نکنند. هر علی ای که باشد (صدا منقطع می گردد) … هذا علی مولا و حتی داره که بعد از اینکه حضرت آمدند پائین خیلی همه صحابه می آمدند اونایی که حاضر بودن در آن … می آمدند به علی تبریک می گفتند.

تبریک، مثلا می گفتن : یا علی مبارک بر تو آقایی ما.

آقایی علی را با بزرگواری معنوی به دل قبول می کردند و فرمود پیغمبر: «هر که شنید که شنید؛ هر کی هم نبود اینجا و ننشید به دیگران برساند ، به دیگران هم همینجور بگه.»

یعنی در واقع تمام چیزا که قول خودشان مستند باشه (صدا قطع می شود) محو شد.

به هر کسی که می گفتند که «هذا علیٌ» می دانست که منظور همین علی بن ابیطالب است؛ «مولاه» هم همینجور. فرمودن «مولاه» ، من مولای اونم، یعنی خداوند مرا مولای او قرار داد؛ پس همان مأخذی که مرا مولا قرار داد، علی را هم مولا قرار داد.

بنابراین مسلمین، در جانشینی علی (ع) شکّی نداشتند.

تا در این جهت، از همان وقتی که اوّل اسلام و اوّل ظهور پیغمبر، دشمنان اسلام ، دشمن آنها نه ! حرص خودشان به آقایی! و … و چون برای خودشان نسبت به مردم «آقایی قائل بودن» ادعا داشتند که من پیغمبرم… ولی هیچکس دیگر نتوانست بقبولاند که از جانب خدا پیغمبر شده است. ولی پیغمبر تمام جهات اشتباه را جلویش را گرفت و خواست ، فرمود که من… «خدایا آیا آنچه گفتی من انجام دادم؟» وقتی خداوند رضایتِ … اعلام کرد ، آنوقت به علی تبریک مجدّد ، مجدّد به علی تبریک گفتند و این ولایت و این برتری ، بهیچ وجه مورد تردید مسلمین نبود و حتی بیخود، ما خدای نکرده گمان بد به بعضی ها ببریم در اونجا ، دراسلام.

ادعای جانشینی پیامبر اکرم (ص)

همه دانستند ، همه می دانستند و بعد هم تا آخر هیچکس ادعا نکرد که از جانب خدا مأمور شده! تمام کسانی هم که در طی تاریخ بودند و در … گفتند، خودشان را نسبت به رسول می رساندند، یعنی ما جانشین رسول الله هستیم.

هیچوقت نگفتند که ما از جانب خداوند هستیم.

هیچکسی این ، چیز نبود و بنابراین مسلمین هم هیچگونه نگرانی و انحرافی در کار نبود و الحمدالله ، سعادت الهی نصیب همه آن مسلمانهای اولیه شد که نگذاشتند هیچ کدامشان منحرف بشوند و همین وضعیت بود در جامعه.

منتها در اوایل، همه توجّه داشتند که هرچه “سؤال معنوی” بود و هرچه “کمک معنوی” می خواست از پیغمبر می خواست از علی می گرفت؛  کسی دیگه نبود که بجای او بگیرند.

حتی خودِ خلفای …  گاهی اوقات در مورد بعضی از مسایل سوالاتی از مردم میشد ، از بالای منبر خودشان رو می کردند به علی (ع)، می گفتند که جوابشان بگو.

آن حضرت از “علم لدُنی و الهی” که داشتند این کار را می کردند.

انحراف ، اشتباه و ریاست طلبی بعضی از مؤمنین

ولی تدریجا اشتباه و ریاست طلبی بعضی از مؤمنین ، این اعتقاد را منحرف کرد و به تدریج جدا شدند … تا اینکه به تدریج و طی تاریخ (صدا منقطع میشود) “همه خواستند سروری کنند” و این سروری علی (ع) را قبول نداشتند.

به این طریق اسلام دو شقه شد؛ ولی خوشبختانه و بر طبق فرمانی که خود پیغمبر صادر کرده بود، اینهایی که از هم جدانشدند، هم اکنون هم در دنیا ، همه همین تقسیم بندی را قبول دارند و عظمت علی را قبول دارند و این وضع علی (ع) هم بعد از پیغمبر، در حالیکه حقّ بود؛ مردم خلافت او را قبول کنند یا نکنند! علی، از یک طرف عده ای …

در مقابل خلفا و آنهایی که با طبق سنّن نزدشان ، مردم آنها را اداره می کردند، علی (ع) هم قبول داشت و حتّی جاهایی که خودشان نگران بودند، یادآوری می کردند؛ به این طریق تا مدّتی گذشت.

«شیطنت های بنی امیه»

معذلک باز هم، آن «شیطنت های بنی امیه» به میان آمد و عده ای از آنها را جدا کرد، بطوریکه خودشان قبول نداشتند این باصطلاح … مشهوره که در این چیز ادعا ، به نظرم معاویه بود که گفت که (صدا منقطع میشود) بعد از چیز … گفت که این عظمت و چیز … شما مربوط به مردم است. البته این قسمتش صحیح بود.

لَعِبَت هاشِمُ بِالْمُلک فَلا خَبَرٌ جاءَ وَ لا وَحیٌ نَزلَ

میگه با سلطنت ، با قدرت بازی می کردند، بنی امیه.

بازی کردند، دست خودشان افتاد والّا هیچ خبری نبود و هیچ وحی ای نازل نشد و عمق اعتقاد اینها این بود.

ولی خُب! به ادعای جانشینی همین پیغمبر، بر مردم حکومت می کردند و به مردم هم می خواستند بقبولانند که جانشین پیغمبر هستیم.

از نظر مسلمین اونهایی که شیعیان بودند، قبول داشتند از اوّل ، خلافت دیگری را قبول نداشتند ولی از نظر چیز…، دیگران نه.

در واقع ، از نظر شیعیان میشه گفت، یکی از نظر «جانشینی پیغمبر و خلافت پیغمبر» … از نظر «معنویت» بود، از نظر «تقرب به خداوند و پیغمبر» که این نحوه جانشینی را شیعیان آن حضرت قبول داشتند؛ همه اونها به یه اندازه ای، این مسئله تعصبات به خرج می دادند، که از اول اونها خودشان را جانشین می دانستند و خلیفه می نهادند و خلیفه به معنای «جانشین».

ولی علی (ع)، اونهایی بودند که می دانستند و هر کسی چیزی می خواست از علی (ع) می خواست.

همین وضعیت زیادتر شد و هر روز هم اختلاف این دو نفر ، این دو دسته، بیشتر بر مردم آشکار میشد؛ تا به امروز. هیچوقت در زمان اولیه ، در بین شیعه و بین سنی ، دعوا و اختلاف نبود. دو تا عقیده مختلف بود نه عقیده مخالف ، «عقیده مختلف».

فرمان الهی

از اینکه علی (ع) ، علی کسی نبود که از دیگری بترسد ، یا در موقع فرمان الهی ، فرمان دیگری درآوَرَد! و الا اگر علی می دانست ، یعنی توجه داشت، به اینکه فقط خودش علی است و دیگران را لعن می کرد، این از اوّل در … آشکار میشد. حال اینکه علی ، در اوایل نسبت به همه محبّت ، بعدها احترام میذاشت.

همانطوری که در دوران پیغمبر، مثلا نماز خوانده میشد به همانطریق هم زمان علی نماز خوانده میشد به همین دلیل ما هم ، ما مسلمین امروزی، اگر بخواهیم تابع پیغمبر اسلام باشیم باید این چیزها را برطرف کنیم.

همه ما مسلمانی هستیم که تابع حضرت رسول اللهیم.

و حتی خداوند فرموده است، در مورد ظهور حضرت صاحب الزمان ، پیغمبر هم، همچین ادعایی نکرد.

بهیچ کس دیگر پیغمبر ، به این نحو توضیح … چیز نکرد.

بنابراین ما که هم از راه دل با پیغمبر در ارتباطیم و حتی از لحاظ ظاهر هم ، جانشین پیغمبر را ، آن کسی می دانیم که از طرف بزرگان “خلافت” می کند یعنی “امامت” می کند نباید … نباید اختلافاتی بین ما باشد.

الحمدالله ما هم همینیم. الحمدالله به (صدا منقطع میشود) … شکر خدا ، خداوند مقرّر کرده است که به فاصله کوتاهی ، مثلا تا دو سن… دیگر از خدمت، مرخص خواهم شد و میرم به مسلمین دیگر می پردازم.

در مورد …من هم حمدالله همه بزرگان خیلی خدمت کردند به اسلام و به من هم خدمت کردند که من هم شخصا از محضر آنها ممنونم و همه بستگانم در واقع کمک کارِ این قضیه هستند و هیچکس ماها ، همه ما نباید دیگری را لعن و نفرین کند، همه با هم برادریم و همه تابع رسول الله هستیم که انشاالله ما را قبول کند به بندگی خودش و در نتیجه به بندگی خداوند. انشالله.

مراجعت به بیدخت و توصیه به فقرا

در گناباد ، الآن آخرای سال قمریه که (صدا منقطع میشود) ماه محرم شروع میشود (صدا منقطع میشود)  و در گناباد ، بیدخت هم  ما، روضه خوانی عمومی داریم، یعنی خُب استفاده خواهید کرد، من هم خواهم بود ، منتها توجه داشته باشید که خیلی خلاصه و خیلی با معنی و با اخلاص باشه دعاها – عزاداری مان و جار و جنجال نباشد.

جار و جنجال، خودِ مردم در دلشان هیجانی دارند؛ که بر دیدنِ هیجان مردم بیشتر میشود.

این هم توصیه من ، سفارش منه، که حتما توجه کنید. برای اینکه مزاحمت هایی برای ما ایجاد نشه، شما باید خیلی ملایم و با آرامش تشریف بیارید.