بازنشر : «فریب قرن»؛ پرده دود آتش گلستان هفتم

۷۴۵

این پست متعلق به یکسال و نیم پیش است و بدلیل تکرار حوادث آن در این روزها، درصدد برآمدیم تا برای اطلاع مخاطبان آن را بازنشر کنیم. امید است که مورد استفاده محققان و پویندگان راه حق و حقیقت قرار گیرد.

در این تحلیل در نظر داریم به بررسی نحوه دستیابی اسناد برنامه اتمی جمهوری اسلامی توسط موساد و همزمانی آن با وقایع گلستان هفتم واقع در خیابان پاسداران تهران در بهمن ماه ۹۶ بپردازیم تا از منظری دیگر به آنچه بر دراویش گنابادی گذشت بنگریم.

این روزها انتشار اخباری مبنی بر دستیابی موساد به اسناد و مدارکی دالّ بر تداوم فعالیتهای مرموز و مشکوک اتمی جمهوری اسلامی – که ما از آن به «فریب قرن» نام می بریم – و همزمانی خروج این اسناد با آنچه درآن شبها در گلستان هفتم واقع در خیابان پاسداران تهران رخ داد؛ بیش از پیش از برنامه ریزی دقیق و توطئه طراحی شده بالاترین رده های سرویسهای امنیتی – اطلاعاتی جمهوری اسلامی پرده برمی دارد.

وقوع رخدادهای گلستان هفتم و آنچه به سرکوب دراویش گنابادی و بازداشت خانگی رهبر طریقت نعمت اللهی سلطانعلیشاهی گنابادی انجامید، این پرسش را در ذهن نگارنده و میلیونها ایرانی که شاهد حوادث تلخ و فاجعه بار آنروزها بودند تداعی می کرد:

«حکومت جمهوری اسلامی با اشراف به آنکه دراویش بارها و بارها نشان داده اند که در اتحاد و همبستگی مثال نازدنی اند و هر کنشی نسبت به آنها واکنش آنها را در پی خواهد داشت و در مقام دفاع همچون سنگ خارا هستند ؛ چه میشود که حکومت “علیرغم وقوف به کارکرد اجتماعی تشکل فقر و درویشی نسبت به تجارب گذشته از آن چشم پوشیده و باز هم دست در لانه زنبور کرده؟” هزینه آن را اگرچه سنگین حاضر است بپردازد؟

در این برنامه سعی داریم این ابهام را در نظر خوانندگان مورد بررسی و واکاوی دقیق قرار دهیم.