مظلوم تر از ماندلا

۹۰۲

بعید است کسی کتاب خاطرات ماندلا “راه دشوار ازادی” را بخواند و از انچه بر ماندلا رفته نالان نشده و حتی در صفحاتی از ان اشکهایش جاری نشود.
اما شاید تلخ تر از زندگی ماندلا، زندگی عباس امیرانتظام باشد که در کشور ما به او لقب ماندلا داده اند. انچه ماندلا را به چهره ای جهانی تبدیل کرد، زندان طویل المدت،مبارزه برای ازادی و بخشش همه عاملان شکنجه ی۳۰ ساله اش در اوج قدرت بود هرچند به نظر می رسد ماندلای ایران در بسیاری از جهات با ماندلای افریقا برابری کند اما بسیار مظلوم تر از او بود و به جرات می توان گفت اگر انسانهایی مانند امیرانتظام در افریقای جنوبی بودند شاید بسیار بیشتر از نلسون ماندلا دیده و شنیده می شدند و اگر نلسون ماندلا به جای عباس امیر انتظام در ایران مبارزه می کرد نه تنها به چهره ای جهانی تبدیل نمی شد که روزی را به نام او سازمان ملل نامگذاری کند، بلکه در همان سال ۱۹۵۶ بعد از دستگیری به اعدام محکوم میشد. امیرانتظام همانند ماندلا نزدیک ۱۷ سال را در زندان گذراند در حالیکه ماندلا برای رسیدن به ازادی و کارهایی که انجام داده بود محکوم و زندانی شد و امیرانتظام برای جرمهایی که هرگز مرتکب نشده بود. ماندلا برای رهایی ازتبعیض می جنگید و امیر انتظام برای گرفتار نشدن در تبعیض.

او می خواست صلح امیز مذاکره کند تا جنگی ۸ ساله در میان نباشد، هواپیمایی در خلیج فارس فرونیفتد و تحریمی نباشد تا امروز ایچنین تب دارش باشیم ، ماندلا می جنگید تا حقوق سیاهان را به انها بازگرداند و امیر انتظام می کوشید حقوق با خون بدست امده ملت حفظ شود.
ماندلا با همه گریزی که از خشونت داشت در مقطعی به خشونت متوسل شد و راه مبارزه مسلحانه را در پیش گرفت و این همان کاری بود که امیر انتظام تا پایان عمر ان را محکوم می کرد.
ماندلا با همه ظلمی که به او رفت به سیستم قضایی کشورش تاحدود زیادی اعتماد داشت. او در خاطراتش می نویسد که یکی از نگهبانان که عادت به ازار زندایان داشت، می خواست با من برخورد فیزیکی کند ، به او گفتم اگر به من دست بزند او را تا دادگاه عالی خواهم برد وهمین باعث شد رفتارش متعادل شود(نقل به مضمون). این سخن نشان می دهد ماندلا که خود یک وکیل بود می دانست با اینکه ان روزها نقش مجرم اول را داشت اما هنوز می تواند به دستگاه قضایی کشورش اعتمادکند و جناب پلیس هم این را به خوبی می دانست. این را مقایسه کنید با دستگاه قضایی که امیرانتظام را محاکمه و محکوم کرد.دستگاه قضایی و دادگاهی که تا به امروز نتوانسته جرمهایی را که به خاطر ان امیرانتظام را محکوم به حبس ابد نمود اثبات کند در حالیکه ماندلا جرمهایش منهای یکی که همراهی با توطٸه برای حمله کشور دیگری به افریقای جنوبی بود را پذیرفت.ماندلا را هرچند برای گذراندن دوران زندان و برای بیگاری به معدن فرستادند اما از او فرصت پوشیدن کفشهایش را نگرفتند

بخت با ماندلا یار بود که حزبی به نام کنگره ملی افریقا داشت و این حزب توانست جامعه جهانی را برای جهانی شدن و نیز ازادی ماندلا بسیج کند اما امیرانتظام در وضعیت انقلابی کشورش تنها بود و صدایش به گوش هیچکس نمی رسید و کسانی ازکشورهای غربی و مجامع جهانی که می توانستند از او دفاع کنند خود درمعرض اتهام بودند وکوچک ترین سخنی از انان به ضرر امیرانتظام تمام می شد.
ماندلا بر طبق قوانین و از نظر دادگاه کشورش همچنان محکوم بود اما فشارهای سیاسی و عوامل مختلف ازادیش را رقم زد و او را به دیدار رییس جمهور وقت افریقای جنوبی فرستاد اما امیر انتظام را خود محاکمه کنندگان وقتی به بیگناهی اش پی بردند از زندان اخراج کردند بدون اینکه بخواهند از او رفع اتهام و یا عذر خواهی کنند انان نمی خواستند به اشتباه خود اعتراف کنند.
ماندلا بعد از ازادی این فرصت را یافت تا با اعتباری که سالها زندان و ایستادن بر ارمان به او داده بود ملت دوپاره شده خود را با هم اشتی دهد و روح بخشش را در وجودشان بدمد و از اتش انتقام ازادشان کند اما امیر انتظام با اینکه قاضی دادگاهش را بخشید و به عیادتش در بیمارستان رفت متاسفانه فرصت خدمت به اتحاد ملی را پیدا نکرد و زودتر از انچه می باید ملتش را ترک کرد.

فیروز محمودی