زندان فشافویه و حکمرانی نامطلوب

۸۱۲

آنچه که “نادر فتوره چی” ازاقامت کوتاه مدت خود در زندان “فشافویه” روایت کرده واقعیت تلخی است که در سالهای اخیر در روایتهای بسیاری از زندانی ها تکرار شده است. بحران تنها به “فشافویه” محدود نمی شود، سالهای طولانی است از زندانهای مختلف کشور کارون ، اوین،یزد، قرچک و …روایتهای تکان دهنده ای منتشر شده است.

در دوران شهرداری قالبیاف از ساخت زندانهای جدید در تهران صحبت شد. اما آیا مسئله ای به این مهمی با ساخت زندان حل می شود؟ در سالهای اصلاحات مرحوم علیزاده رئیس وقت دادگستری تهران سفری به سوئیس داشتند و جمله ای تاریخی گفتند مبنی بر اینکه به عنوان مسول قضایی کشوری اسلامی خجالت می کشم در زندان اوین تهران هزاران زندانی حضور دارد اما تعداد زندانی ها در سوئیس چند ده نفر هستند.(نقل به مضمون)

زندانهای ایران محل تجمع بحرانهای اجتماعی است به نحوی که وزیر بهداشت دولت روحانی در بدو کار خود نسبت به سرایت بیماریهای خطرناک از زندان به افرادی که حبس می شوند هشدار داد و توصیه کرد برای سالم ماندن به زندان نروید. مسئله زندانیهای سیاسی بسیار مطرح شده و برای حل این مسئله هم راه حلی به خاطر رویکرد امنیتی حاکمیت و عدم تعریف جرم سیاسی ارائه نشده اما مهم تر از زندانیان سیاسی حقوق هزاران هزار شهروند عادی است که در زندانها نه تنها تنبیه نمی شوند بله به شرایط خو می گیرند و برخی بعد از آزادی هم مرتکب جرایم می شوند.

مشکل کجاست؟ مشکل در حکمرانی نامطلوب است که بعد از گذشت چهار دهه از انقلاب هنوز نتوانسته مسئله ای اجتماعی تراکم زندانی در زندانهای کشو ر را حل کند. بسیاری از حقوقدانها معترف هستند قوانین قضایی کشور به روز نیستند. اخیرا مقامات قضایی هم به این نتیجه رسیده اند ه زندان روش موثری برای تربیت مجرم نیست همچنان که بعد از کلی هزینه، به این نکته رسیدند با اعدام مسئله مواد مخدر حل نمی شود.

حاکمیت محافظه کار که نظام قضایی و سازمان زندانها را با شیوه ای سخت افزاری اداره می کند ،قصد الگو گرفتن از تجربه کشورهای پیشرفته به خصوص کشورهای حوزه اسکاندیناوی را در برخورد با جرم و تربیت مجرم ندارد. در نتیجه در مدیریت سخت افزاری، دم دستی ترین راه حل یعنی “زندان” را انتخاب می کند و چون قوه قضاییه به روز شده و متناسب با تحولات اجتماعی نیست مسئولان قضایی این درک را ندارند که در مباحث جامعه شناسی تاکید می شود تا حد امکان از تجمع مجرمان در زندان و راه حل حبس باید اجتناب شود چون این تجمع خود به خود ساختاری از روابط را به وجود می آورد که مجرم با با آن خو می گیرد و بازگشت به اجتماع بعد آز آزادی برای او دشوار می شود. در اخبار از ابتکارهاهای قضات برای تبدیل حبس زندان به امر فرهنگی مانند کتاب خواندن هم شنیده می شود اما این امر حیاتی هنوز به روند تبدیل نشده است.

به این دلیل که ذهنیت محافظه کار هسته سخت قدرت، هنوز به اهمیِّت نهادهای مدنی پی نبرده و از هر فرصتی برای محدود کردن نهادهای مستقلی که وظیفه دارند مسائل عمومی کشور را بررسی کنند ستفاده می کند فضا برای ابتکار عمل سازمانهای مردم نهاد مهیا نیست.

مجرمان نیازمند آموزش و کار عمیق فرهنگی هستند تا به زندان برنگردند. به توسعه آموزش برای جرم زدایی عمیقا نیازمندیم. اهمیت به فضای باز فرهنگی؛ رشد تولید محصولات فرهنگی مانند کتاب، فیلم و موسیقی، توجه به آزادیهای اجتماعی و نه سرکوب آنها به همراه تلاش برای حل مسائلی مانند بیکاری از تعداد زندانی ها کم می کند به شرطی که قوانین قضایی و حقوقی کشور هم به روز شوند و قضات، دم دستی ترین مجازات از جمله زندان را انتخاب نکنند. همه این موارد هم به حکمرانی مطلوب وابسته هستند.به عنوان نمونه بسیاری از زندانی هایی که به جرم اعتیاد بازداشت می شوند و احیانا حامل بیماری های خطرناک هستند ناقل بیماری برای هم بندی ها و خانواده ها هم می شوند و این موضوع هزینه های سنگین روانی مادی و اجتماعی برای کشور ایجاد می کند به خصوص اینکه فقدان تفکیک سازی موثر به تشدید بیماری آنها هم کمک می کند.

مشکل جمهوری اسلامی هسته سختی است که جرات تغییر را به دلیل ملاحظات منافع و قدرت ندارد. آنها هم می دانند تراکم زندانی ها به چه مشکل حادی تبدیل شده و ساخت زندان های جدید مسئله را حل نمی کند اما ذهینت و شجاعت تغییر در روشهای خود را به خاطر رویکرد امنیتی به حفظ قدرت ندارند.در بهترین شرایط اگر حاکمیت به جامعه مدنی اعتماد کند ، اگر ذهنیت هسته سخت قدرت برای تغییر باز و اگر عزم و تصمیم جدی برای حل مسئله ایجاد شود تازه در اول راه هستیم. برای کاهش زندانیها راه بسیار سخت و زمانبری باید طی شود. پیمودن این راه دشوار و طولانی با مشارکت فعال نهادهای مردمی ، به روز شدن قوانین و درس گرفتن از تجربه های دیگران در این زمینه شدنی است.

مجتبی نجفی