تعزیه که به آن شبیه خوانی یا پرده خوانی نیز می گویند ، نوعی نمایش یا تئاتر خیابانی است؛ نظیر آنچه معرکه گیری یا شعبده بازی گفته میشود.
این نمایش بیننده و مخاطب را به خود جذب کرده و نه تنها مخاطبین شاهدان معرکه گیران هستند بلکه با مرور زمان با تماشای آن خود را از عوامل و عناصر اجرا دانسته و با معرکه گیران یا باصطلاح تعزیه خوانان همراه میشود.
محور اصلی تعزیه یا شبیه خوانی (پرده خوانی) بر نبرد میان نور و ظلمت یا حقّ و باطل و شهادت در برابر شقاوت و قساوت و بی رحمی است.
پس از ظهور اسلام، سمبل نبرد میان نور و ظلمت در واقعه کربلا با خلق شخصیت حسین بن علی در برابر شمربن ذولجوشن تجلی می یابد.
پیشتر این مراسم آئینی در قالب نبرد میان رستم و سهراب در مکانهایی نظیر آنچه امروز قهوه خانه خوانده میشود توسط مرشد به اجرا در می آمد و مردم محو رشادت و جوانمردی این چهره های باستانی می شدند.
در تعزیه صحنه گردانان و بازیگرانِ تمامی شخصیتهای واقعه کربلا مرد هستند، حتی اجرای شخصیت بانوان این واقعه توسط مردان انجام می گیرد که با پوشاندن صورت ، خود را نمایان نمی سازند.
اگر تعزیه بخوبی انجام گیرد تماشاگر، صحنه عاشورا را مجسم می کند و شخصیتها جلوه واقعی یافته و بدین ترتیب بیننده زمان را فراموش کرده و این احساس را می یابد که خود یکی از حاضران در واقعه ظهر عاشورا بوده است، بطوریکه صحنه ها آنقدر ملموس هستند که احساسات بر مخاطب چیره گشته و گاهی هم دیده شده که بینندگان با تعزیه خوانان و چهره های منفور در واقعه ظهر عاشورا به طرفداری از حسین بن علی ، ضد یزید و سیستم جبارش درگیر می شوند.
استفاده از موسیقی در تأثیر تعزیه بر مخاطبان بسیار مؤثر است ؛ در تعزیه از آلات و ادوات موسیقی متفاوتی بویژه سازهای کوبه ای بسیار استفاده می شود ، از آنجمله می توان از دف و ضرب و شیپور و بوق و سنج و طبل نام برد.
بازیگردانان تعزیه جزوات جداگانه ای دارند، بدین ترتیب که با بخاطر سپردن دیالوگها اجرای شخصیتهای اصلی داستان یا یک واقعه را برعهده می گیرند.
اگر بخواهیم واضح تر بگوییم هر یک در صحنه ، اجرای یک شخصیت را برعهده داشته و بطور منظوم در قالب شعر و ترانه با اجرای دکلمه های قوی با هم صحبت می کنند.
تعزیه خوانها در اجرای شبیه خوانی از ریتمهای ۷۲۰ گانه برای تأثیرگذاری بر ببینده بیشترین بهره را برده تا فضایی پرانرژی و احساسات را برای مخاطب به ارمغان بیاورند.
ریتمهای استفاده شده در تعزیه کاملا در تضاد با لحن مداحان است.
در اجرای تعزیه از ضرب آهنگ های مناسب همراه با ادوات و آلات موسیقی بهره گرفته میشود.
تعزیه گردانان اگر در اجرا، موفق عمل کنند فضای ذهنی مخاطب و بیننده را به تصرف خود در آورده بنحوی که بیننده با گذر از تونل زمان خود را در صحرای کربلا مجسم می کند ، احساسات بر وی غلبه گشته و گاها خود را جای شخصیتهای اصلی واقعه کربلا می یابد.
مولانا جلال الدین بلخی نیز در مثنوی معنوی به اهمیت حماسه عاشورا اشاره می کند.
این بخش برگرفته از مقاله نگاهی به حماسه کربلا از دریچه اشعار مولوی (تاریخ انتشار: ۰۶:۰۰ – ۰۸ مهر ۱۳۹۶) – سایت خبرگزاری دانشجو SNN
مولوی در اوایل دفتر ششم مثنوی، داستانی تعریف میکند که در روز عاشورا، در شهر شیعه نشین حلب:
روز عاشورا همه اهل حلب/ باب انطاکیه اندر تا به شب
گرد آید مرد و زن جمعی عظیم/ ماتم آن خاندان دارد مقیم
ناله و نوحه کنند اندر بکا/ شیعه، عاشورا برای کربلا
بشمرند آن ظلمها و امتحان / کز یزید و شمر دید آن خاندان
شاعری غریب به شهر میرسد و متعجب میشود که چه اتفاقی افتاده است که مردم چنین عزاداری میکنند و شروع به پرس و جو میکند و چنین پاسخ میشنود:
روز عاشورا نمیدانی که هست / ماتم جانی که از قرنی بِه است
پیش مؤمن کی بود این غصه خوار / قدر عشق گوش، عشق گوشوار*
پیش مؤمن ماتم آن پاک روح / شهرهتر باشد ز صد طوفان نوح
شاعر هم که این جواب، برایش سنگین آمده بود میگوید:
گفت آری لیک کو دور یزید / کی بُدست این غم چه دیر اینجا رسید
چشم کوران آن خسارت را بدید / گوش کرّان آن حکایت را شنید
خفته بودستید تا اکنون شما / که کنون جامه دریدید از عزا
پس عزا بر خود کنید ای خفتگان / زانک بد مرگیست این خواب گران
روح سلطانی ز زندانی بجست / جامه چه درانیم و چون خاییم دست
چونک ایشان خسرو دین بودهاند / وقت شادی شد چو بشکستند بند
سنت تعزیه یا شبیه خوانی بسیار قدیمی تر از ورود اسلام در سرزمینهای متعلق به ایرانیان است. این سنت ریشه های قدیمی دارد تا آنجا که نزد ایرانیان همواره نبرد و تقابل میان نور و ظلمت ، حق و باطل وجود داشته و قهرمان میدان مبارزات مردمی کسی است که از آرمان و عقیده اش هرگز برنگشته و حاضر است در راه دفاع از ارزشهایش تا پای جان بایستد.
پیش از اسلام و غلبه تازیان بر ایران ، مراسمی که امروز از آن با نام تعزیه یاد میشود برای سیاوش انجام می گرفت.
هرساله مقارن با شهادت سیاوش این مراسم باستانی در پهنه ایران زمین از مرزهای ترکمستان گرفته تا ماوراء النهر، به مناسبت درگذشت دلاورمندانه سیاوش شاه ایران زمین برگزار می گردید.
سوگ سیاوش یا سیاوشان (برگرفته از ویکی پدیا)
نام آئین و نیز اماکنی است که در آنها سوگ سیاوش گرفته میشدهاست. گستردگی سوگ سیاوش در ایران از آن جا معلوم میشود که علیرغم هزار و سیصد سال نفوذ اسلام در وجوه مختلف زندگی ایرانیان چند روستا در این منطقه از هرات تا مازندران و جنوب آشتیان و یک مسجد در شیراز هنوز نام سیاوش دارد. همچنین نشانههای سوگ سیاوش بر آثار سفالی کهن خوارزم و فرارود (ماوراءالنهر)، نقاشیهای دیواری پنجکنت سغد، آثار سفالی جدیدتر و نیز در برخی از آئینهای عزا و تعزیه در ایران امروز باقیماندهاست. شواهد دیگری از بخشهای اصیل اسطوره سیاوش در جاهای دیگر، از جمله هنر مینیاتور ایران هم بازماندهاست.
اشک سیاوش
گل لاله واژگون در پاوه و اورامانات و برخی دیگر از مناطق ایران به نام گل اشک سیاوش نامیده میشود. گویند این گل در آن زمان که گلوی سیاووش پاکنهاد با تیغ تیز گروی زره خونریز، آن پلید دژخیم بدنهاد، آشنا میشد، گواه آن رخداد بود. از پس آن اندوه، گلگونه رخ، سر به زیر افکند تا آرام آرام اشک بریزد بر بی گناهی سیاووش.
لاله واژگون یا لاله نگونسار، در نقش سرستونهای ساسانیها هم در موزه طاق بستان در کنار نقش پادشاه ساسانی دیده میشود.
چو سرو سیاوش نگونسار دید
سراپرده دشت خونسار دید
بیفکند سر را ز انده نگون
بشد زان سپس لاله واژگون
مکتب فتوت و جوانمردی
سیاوش بدلیل دلاورمردی هایش و علی رغم اشراف به توطئه هایی که علیه وی صورت می گرفت در شاهنامه سنبل معصومیت و بیگناهی و آزادگی است که سرانجام قربانی پایبندی به اصول فتوت و جوانمردی میشود و به همین دلیل هم مورد ستایش و تقدیس ایرانیان است.
از اینرو درگذشت سیاوش بر ایرانیان گران آمده و مراسم آئینی سوگ سیاوشان هر ساله پیش از پیدایش اسلام در ایران برای این سردار آزادمرد ایرانی برگزار می گردید.
پس از پیدایش اسلام در سرزمینهای ایران ، ایرانیان سنت پاسداشت دلاورمردی های سیاوش را در حسین بن علی نوه پیامبر اسلام و فرزند علی بن ابیطالب یافته و به پاس دلاورمردی ها مراسم بزرگداشت شهادت حسین بن علی را به سوگواری نشسته و پس از پایان ظهر عاشورا در مکانی تجمع نموده و پایان این مراسم را با صرف غذای نذری به انجام می رسانند.
بنابراین مراسم تعزیه و شبیه خوانی ریشه های کهن در آئین ایرانیان دارد و بعنوان نماد و سمبل هویت ایرانی، قدرت و انسجام و دفاع از مظلوم و آزادگی و جوانمردی را به تصویر می کشد.
تسامح (اسلام از دیدگاه ایرانیان)
تعزیه به فرهنگ ایرانیان پیش از اسلام برمی گردد، ایرانیان به دلیل ویژگی جوانمردی و دلاوری هایشان در جنگها همواره سمبل و نماد مظلومیت و مبارزه حق علیه باطل و نور در برابر ظلمت بوده اند.
پس از ظهور اسلام در ایران ، ایرانیان به پاس بزرگداشت سنبل مظلومیت که پیش از آن رسم آئینی سیاوشان را در سوگواری از سردار دلاور و جوانمرد و مظلوم ایران زمین «سیاوش» برگزار می کردند اینبار حسین بن علی را سنبل مظلومیت و شهادت یافتند که در برابر بربریت و جاهلیت اعراب اموی در راه پایداری و استقامت در برابر آرمانهایش ایستادگی می کند و جان خود را در طبق اخلاص نهاده و به درجه شهادت نائل می گردد.
ایرانیان که به فرهنگ تسامح شهرت دارند ، با ظهور اسلام دیدگاههای خود را در اسلام متبلور ساخته و بار دیگر با پایبندی بر اصول فتوت و جوانمردی سنن دیرینه خود را با سوگواری و ماتم در عزای حسین بن علی نوه پیامبر اسلام پاسداشته و برای مظلومیت و بیگناهی وی بر اصول و ارزشهای خود که همانا ایستادگی بر سر آرمان است به سوگ می نشینند.
بنابراین برخلاف آنچه عده ای آیین تعزیه و شبیه خوانی را منسوب به دوره صفویان می دانند ، سنت دیرینه سوگ سیاوشان بسیار قدیمی تر و ریشه دار از آن است که تنها به سوگواری سالار شهیدان حسین بن علی برگردد.
حکومت جمهوری اسلامی نظیر صفویان که خود را شیعه و علمدار حسین بن علی و انتقام گیرنده خون وی می داند ، در مراسم سوگواری که بمناسبت شهادت مظلومانه حسین بن علی برگزار می گردد به پوست پرداخته و این مراسم را از معنا و محتوا خالی ساخته و بنیادین ترین آرمان این مراسم آیینی را که همانا پایبندی بر اصول «فتوت و جوانمردی» است زیر پا نهاده و تنها به ظاهر می پردازند.
حضرت شاه نعمت الله ولی شاعر و عارف ایرانی و سر سلسله طرایق درویشی در پیشگویی های خود در مورد نبرد آخرالزمان به مبارزه میان نور و ظلمت و حق و باطل پرداخته.
در خراسان و مصر و شام و عراق فتنه و کارزار می بینم
این نشان از آن دارد که فرهنگ تعزیه و شبیه خوانی بلحاظ تاریخی ارتباطی به تصوف ندارد و فتوت و جوانمردی و سرسپاری و آزادگی از سنن بسیار کهن ریشه گرفته که بزرگان صوفیه نیز به آن پایبند و آن را پسندیده دانسته اند.
همانطور که در ابتدای این مقاله یادآور شدیم تعزیه خوانان برای برگزاری مراسم شبیه خوانی یا تعزیه از ریتم ها و ضرب آهنگهای خاصی استفاده می کنند که بر پایه ریتمهای ۷۲۰ گانه است.
استادان مراتب سیرانشایی تحول جوهری و بزرگان صوفیه بر این باورند که ریتمها و ضرب آهنگهای بکار رفته در مراسم تعزیه – شبیه خوانی یا پرده خوانی مشابهت های بسیاری با ضرب آهنگها و ریتمهایی دارد که توسط اساتید بزرگ مکتب انسان ساز تصوف مورد استفاده قرار می گرفته و می گیرد که جهت اعتلای روح با ایجاد ضرب آهنگهای خاصی در مراسم آئینی از آنها بهره گرفته میشود.
از اینرو بزرگداشت مراسم آئینی سیاوشان که پس از ظهور اسلام در ایران از آن به مراسم سوگواری سالار شهیدان حسین بن علی انجامید بلحاظ تاریخی مشابهت های بسیاری با یکدیگر دارند و ارتباط غیرمستقیم آن با سنن متصوفه بر پایه اصل فتوت و جوانمردی و استفاده از ریتمها و ضرب آهنگهای خاص در اجرای این مراسم آئینی است.
اهمیت بزرگداشت چنین مراسمی که برخاسته از آیین و سنن ما ایرانیان است یافتن حسین زمان و دفاع از آرمانها و ارزشهای بشردوستانه و آزادی طلبانه است که پیوند عمیقی با تشیع دارد ، تشیع برخاسته از آموزه های انبیاءالهی نظیر ابراهیم خلیل الله و پیروان ایشان که حنفا نامیده میشدند. حنفایی که بعدا با استقرار در نواحی شبه جزیره العرب ، سنن و آیین خود را پاسداری نموده و پس از آنکه محمدبن عبدالله بعنوان پیامبر اسلام برگزیده شد، این آموزه ها را برای فرزندان خود به ارث نهاد و با ظهور اسلام در ایران پیوند عمیق با سنن و آیین باستانی برقرار کرد و تا به امروز نیز باقی است، البته به شکل حکومتی این مراسم آئینی خالی از محتوا شده اگرچه هستند تعزیه خوانانی که این مراسم را با فرهنگ و ادب پارسی پیوند زده نظیر آنچه هنوز آثار آن در نمایشگاههایی مانند «ردپای هنر شبیه خوانی بر فرهنگ و هنر ایران» در گالری سلام در تهران برپا گردید.
بقلم : یکی از گردانندگان اینفوصوفی