نظام چگونه حوزه را مهار میکند؟
عبارت مشهوری در میان اهل مدرسه رایج است که «أهلالبیت أدریٰ بِما فیالبیت» یعنی اهل خانه بهتر از هر کس خبر دارد از آنچه در خانه میگذرد. نسبت حکومت دینی با حوزهی علمیه، نسبتِ اهل خانه است با دیگر اهالیِ آن و بهتر از هر کس میداند چگونه و با چه ابزاری میتوان و باید با اهل خانه مواجه شد؛ چگونه میتوان آنها را به خدمت گرفت و از مایه و سرمایهی آن به سود قدرت بهره برد و یا مهار کرد و یا مجازات.
با ورود روحانیت به قدرت، نظام چون حوزه را میشناخت میدانست چگونه باید مهارش کند.
یکی از پروژههای نظام عبارت است از تأمین بودجهی مؤسسهی نشر آثار و کنگرهی بزرگداشت برخی فقیهان که البته بی ثمر هم نبود. مثلا دشوار است باور اینکه کسی مانند «علامه حسنزادهی آملی» درست بعد از تصویب بودجهی مجموعه آثارش و برگزاری کنگرهی بزرگداشتش (با توصیه رهبری)، ناگهان به ویژگیهای رهبری پی برده باشد و در اظهارنظری که در نوع خود بینظیر است به شرکتکنندگان در کنگره توصیه کند که «این رهبر عظیم الشأنتان را دوست بدارید، عالمی، رهبری، مؤمنی، موحدی، سیّاسی، دینداری، انسانی ربانی، پاک، منزّه، کسی که دنیا شکارش نکرده» (۱۵ آذرماه ۷۶) و کمتر از یکسال بعد (پس از پیشرفت کار انتشار آثار) تجلیل را به نهایت برساند و در سفر رهبری به آمل از «نزولِ اجلال آن یگانهی دوران» بنویسد و «شوکت روز افزون آن قائد اسوهی زمان» را از خدا بخواهد. (از یادداشت اهدای کتاب به رهبری۲۰ خرداد ۷۷)
در این میان نقش «دادگاه ویژه روحانیت» در مهار نیروهای مستقل و تنبیه و مجازات آنها خود داستان مفصل و تاریخ مطوّلی است که در این مجال و إجمال نمیگنجد. این روایت، البته مطلقا بدان غرض نیست که استقلال و کرامت و عزت نفس بخشهایی از حوزههای قم، مشهد، اصفهان و دیگر شهرها نادیده گرفته شود و مطلقا مدعی نیست که همهی ارادتمندان نظام لزوما ارادتی آلوده به منفعت دارند و باز مدعی نیست که موافقت با نظام در حوزه به معنای رضایت از سیره و مسیر رهبریست؛ بلکه جانِ کلام آنست که در چنین وضعیتی، نه مصونیت از آمیختن با حکومت کار آسانیست، نه تحمل و پرداختِ هزینههای استقلال و نه غلبه بر وسوسهی درهایی که به روی بزرگان گشوده میشود.
بخشی از مقاله “مدرسهی اسلام و درسهای نظام” بقلم محمد جواد اکبرین
نظرات طرح شده در این یادداشت الزاماً بازتاب دیدگاه اینفوصوفی نیست.