مقالات وارده؛ «بیچاره اویس! به قلم دریوزه»

آغاز مرحله ی سوم کمپین دادخواهی حضرت آقای دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه «گاندی معاصر»

۴۹۴

آغاز مرحله ی سوم کمپین دادخواهی حضرت آقای دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه «گاندی معاصر»

سخنی چند با حسینعلی کاشانی؛

هرچند کماکان به همراه همدستان خویش در پاسخ به سوالات و ابهامات فقرای سلسله الهی روزه ی سکوت گرفته اند، با توجه به اینکه در پرسش ایرادی نیست بر حسب وظیفه و شبهه ، سوالات و مطالب قابل تفکر و تعقل دیگری در این مقال عرضه میشود حتی اگر نقطه ی مقابل که مسئول است و وظیفه ی پاسخگویی دارد از جواب دادن طفره رفته و به وظیفه خویش عمل نکند.

جناب کاشانی؛

عکسی از شما به اتفاق ده نفر از مجازینِ نماز «یک هفته» قبل از خبر رحلت حضرت آقای مجذوبعلیشاه قدس سره پخش شد که متاسفانه همگی در حال خندیدن و خوشحالیِ خاصی می باشید که البته و صد البته که کسی با شادی و خوشحالی مخالف نیست و نظر به اینکه حضرت پیر بزرگوار جناب مجذوبعلیشاه گنابادی بارها و بارها فرموده بودند که در اسلام عزا نداریم لکن بنا بر رسم ارادت و مرامِ درویشی از بدو پیدایش تصوف که همزمان با خلق حضرت آدم است فقرا و درویشان بر اثر ناراحتی و کسالت پیر و مرشدشان بنا به عشق الهی که در دل دارند نیز ناراحتی پیدا کرده و یا حداقل به احترام وجود نازنین بزرگ وقت که در کسالت به سر میبرند تظاهر به حُزن مینمودند .

«فمن تشبه بقوم فهو منه»

ولی این تصویر از شما و آن مجازین بزرگوار گویای این مطلب است که اتفاق خاصی نیفتاده و حضرت پیر در آن زمان ظاهراً در کُما نبوده اند و در سلامت کامل و در دولتسرا تشریف دارند!

نکته ی جالب توجه دیگر هم این است که همه آن تعداد از مجازین نماز سریعاً بعد از خبر رحلت ایشان  اجازه تجدید عهد گرفتند! (البته به استثنای یکنفر از آقایان یعنی آقای آقاملکی مجاز شیراز که قبلا هم مجاز در تجدید عهد بودند.) و ما بقیِ حاضر در آن مکان و تصویر در فرمان مجازیت آنها که از طرف حضرت آقای مجذوبعلیشاه شرف صدور یافته بود این نکته قید نشده بود و چنین اجازه ای برای آن تعداد صادر نشده بود!

نکته ای هم که باید یادآور شوم این است یکی از مجازین نماز (جناب آقای وحدت که یکی از اولین عزیزانی بودند که در زمان حیات ظاهریِ حضرتشان مستقیماً و بدون هیچ تعارفی در مورد «عملکرد» شما نمایندگان خود خوانده اظهار مخالفت و دادخواهی کردند) در آن جمع و تصویر نبودند و شبانه روز در حیاط بیمارستان و یا خیابان مجاور بیمارستان مهر بودند و بیشتر استراحتشان هم در اتومبیل بود.

که به ایشان هم چند وقتی بعد از خبر رحلت معظم له پس از انجام تجدید بیعت ، اجازۀ اخذ تجدید بیعت از فقرا داده شد!

سوال اینجاست که در آن وضعیت که حضرت ایشان بیشتر اوقات حتی در آن شبی که این عکس از شما منتشر شد در حالت اغماء تشریف داشتند و لحظه به لحظه بر وخامت حال ایشان افزوده میشد شما و آن تعداد چرا اینقدر خوشحال و شادمان در منزل بودید و بعضی از آقایان مجازین زیر پای شما  طوری نشسته اند که انگار در خدمت … نشسته اند؟

جالب تر از آن اینکه اکثریتتان در سخنرانیهای عمومی و خصوصیتان برای فقرای (ساده لوح) از اویس قرنی گفتید.عجیب نیست؟!

بیچاره اویس!

این عکس را باید همه ببینند تا اوج ارادت و دوستی صاحبان اجازۀ درگاه حضرت عشق بر همگان معلوم شود و درس عاشقی و دوستی از شما بیاموزند و ببینند که وقتی همه فقرا در «خوشی و تنعم و خوشگذرانی» بودند، چگونه تنها چند نفر برای سلامتی وجود نازنین مولایشان خوشیها را بر خود حرام کرده و شبانه روز در حال توسّل و ناله و مویه و زاری هستند و در آن سرمای دیماه بعشق پیر بزرگوارشان در حیاط بیمارستان و خیابانهای مجاور با یک پتوی مسافرتی شب را به روز میرسانند و روز را به شب!

درود بر شما و غیرت درویشی تان جناب ملا حسینعلی کاشی شاگرد برجسته و ممتاز و دکتر افتخاری آفت الله علوی گرگانی!

سخنی دیگر با شما دارم و خواهش میکنم یکبار به خاطر خدا به این مطلب فکر کنید و خویش و «من» را کنار بگذارید:

شما و آن تعداد بزرگواری که در عکس دیده میشوند از وضعیت سلامتی ایشان و حالت وخیم و رو به افول  حضرتشان باخبر بودید ولی متاسفانه خوشحالی میکردید و حتی تظاهر به ناراحتی هم نکردید و در عکس دسته جمعی تان که نمیتوانید کتمان کنید به وضوح قابل شهود است (نه فتوشاپ است و نه تصویر جعلی)، ولیکن مطمئن باشید حضرتشان چون دریای لطف و مهربانی بودند با اینکه شماها شادمان بودید بی شک ایشان برای سلامتی شماها دعا میفرمودند.

بقول فرمایش حضرت سعدی:

آنکه هلاک من همی خواهد و من سلامتش

واقعا به چه قیمتی؟

ارداتمند عاشقان و دوستداران مولاناالمعظم حضرت آقای دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه طاب ثراه

دریوزه

اینفوصوفی افتخار آن را دارد تا با هماهنگی و بنا به درخواست و با موافقت نگارنده ، مطالب، اسناد، شواهد و مقالاتی که برای ما ارسال می شود را منتشر نماید.

منتظر نظرات، پیشنهادات و انتقادات همراهان و یاران گرامی هستیم.

مقاله ای که از نظر گذشت یکی از مقالات دریافت شده از مخاطبان محترم اینفوصوفی است که برای بخش تماس با ما ارسال شده است.

 نظرات طرح شده در این یادداشت الزاماً بازتاب دیدگاه اینفوصوفی نیست.