موضعگیری تازه صافی گلپایگانی علیه تصوف و درویشی، زیرعنوان ضرورت مرزبندی با تشیع!:
“مرز میان مکتب اهل بیت با فرقههای انحرافی و “عرفان های نوظهور”روشن شود” !
به گزارش فرقه نیوز: این مرجع تقلید در دیدار دست اندرکاران همایش ملی «تصوف؛ شاخصه ها و نقدها» با تشکر از اقدام دفتر تبلیغات اسلامی در برگزاری اینباید با کارهای علمی، جوانان و حتی برخی از اهل علم که گرفتار انحراف می شوند را روشن کنید، افزود: در پژوهش ها باید مبانی اسلام و ولایت اهل بیت(ع) به صورت دقیق و صحیح مطرح شود و انحراف این گروهها از اصول مکتب بیان گردد، زیرا این ها در مقابل ولایت اهل بیت(ع) هستند و آرای دیگران را به نام اسلام در مقابل مکتب اهل بیت(ع) قرار دادهاند. اگر ما مکتب اهل بیت(ع) را دنبال کنیم همه چیز در آن وجود دارد و هیچ کم و کاستی در قرآن و سنت و روایات اهل بیت(ع) نیست، این کار بسیار بزرگی است که شروع کردید و دیگران هم استفاده خواهند کرد، زیرا در زمان کنونی باید مرز میان مکتب اهل بیت(ع) و فرقههای انحرافی روشن شود تا دیگران به اشتباه نیفتند و شیعه خیلی بالاتر از مکاتبی است که در آن موارد انحرافی در قالب شعر و نثر و رقص به مردم القا می شود. اندیشه تصوف از زمان اهل بیت(ع) تا امروز همواره طرفدارانی داشته است، با تاکید بر خاستگاه های تصوف در بیرون از اسلام، خاطرنشان کرد: در اوایل انقلاب هم ما درگیری هایی را با اینها داشته ایم و با فرقههای تصوف مبارزه می کردیم و امیدوارم با اهتمام شما مکتب اهل بیت(ع) روز به روز گسترش پیدا کند.
منبع: شفقنا
دلیل ملاسلطان از اجازه گرفتن مرید برای ذکر
۱۳۹۷/۰۶/۱۸ – ۱۲:۱۰

مطلب اجمالی_ بزرگان صوفیه معتقدند که مرید باید ذکر خود را از مرشد دریافت کند و الا از آن ذکر اثری نخواهد دید. ملاسلطان گنابادی درباره لزوم اخذ ذکر از مرشد میگوید: «سالک باید ذکر خود را از صاحب اجازه و نص بگیرد؛ زیرا ذکر ازجمله عبادات است و عبادت بدون اخذ از صاحب اجازه، اثر نخواهد بخشید. اگر بهصرف اینکه فلان ذکر، در فلان کتاب نوشته شده است، به آن ذکر مشغول شود، شیطان که همواره مترصد است که بنده خدا را در خودسری بیند، در ذکر او تصرف کرده، آن اذکار را از معنا تهی میسازد و در عوض، صفات خود را در آن جای میدهد که در این هنگام، امر خدا، ذاکر خدا خواهد بود.» [ولایت نامه، ص ۱۸۱] اولاً عبادت و اثر عبادت من عندالرحمن است، نه هیچ انسان دیگری. ثانیاً برخلاف نظر شما که میگویید اگر ذکر یا هر عبادت دیگر مرید بدون اجازه شما باشد اثر نخواهد بخشید، باید بگویم که حضرات معصومین (علیهم السلام) نظری متفاوت داشته و معتقدند که میزان اثربخشی و قبولی عبادتی همچون نماز بستگی به میزان حضور قلب در آن نماز را دارد. بنابراین تمام مسلمانان در انجام هرگونه عبادت و گفتن ذکری آزاد هستند. زیرا اگر اینچنین نبود، هیچگاه اهل بیت (علیهم السلام) اینهمه ذکر و ادعیه را به مسلمانان تعلیم نمیدادند و یا اینکه به کاتبان احادیث و روایات میفرمودند که این اذکار را در احادیث نیاورند.
پینوشت:
گنابادی سلطان محمد، ولایت نامه، تهران، حقیقت، ۱۳۸۰، ص ۱۸
مطلب تفصیلی_ برخی از فرق صوفی گفتن هرگونه ذکری را بدون اجازه مرشد را جایز نمیدانند و معتقدند که مرید باید ذکر خود را از مرشد خود دریافت کند و الا ذکر او بیفایده بوده و او به بیراهه رفته است. ملاسلطان گنابادی ازجمله افرادی است که به این بدعت، سخت معتقد است. ملاسلطان گنابادی درباره لزوم اخذ ذکر از مرشد میگوید: «سالک باید ذکر خود را از صاحب اجازه و نص بگیرد؛ زیرا ذکر ازجمله عبادات است و عبادت بدون اخذ از صاحب اجازه، اثر نخواهد بخشید. اگر بهصرف اینکه فلان ذکر، در فلان کتاب نوشته شده است، به آن ذکر مشغول شود، شیطان که همواره مترصد است که بنده خدا را در خودسری بیند، در ذکر او تصرف کرده، آن اذکار را از معنا تهی میسازد و در عوض، صفات خود را در آن جای میدهد که در این هنگام، امر خدا، ذاکر خدا خواهد بود.» [۱]
در جواب این سخن متکبرانه باید گفت که اولاً عبادت من عندالرحمن است نه از طرف انسان ضعیفی همچون قطب و مرشد. ثانیاً اثر آن ذکر و عبادت هم از ناحیه خود خداوند متعال است، حتی اهل بیت (علیهم السلام) نیز صاحب اثر نیستند، چه رسد به یک صوفی غافل. ثالثاً اگر این سخن شما که شیطان در هر ذکر یا عبادتی که بدون اجازه انجام شود نفوذ میکند و معنای آن را تغییر میدهد، صحیح باشد، بنابراین عبادت همه علما و کسانی که با شما بیعت نکردهاند و برای انجام آنها از شما اجازه نگرفتهاند باید باطل باشد. همچنین طبق گفته شما عبادت اصحاب ائمه اطهار (علیهم السلام) نیز باید باطل باشد زیرا در هیچ روایتی وارد نشده است که اصحاب و یاران ائمه اطهار (علیهم السلام) برای گفتن ذکر یا انجام عبادت خویش از ائمه اطهار (علیهم السلام) اجازه گرفته باشند.
اما ائمه اطهار (علیهم السلام) که برترین و بزرگترین عارفان الهی و تنها صاحبان علم الهی هستند آداب و شرایطی را که نشان دهنده قبولی یا عدم قبولی عبادتی همچون نماز است را بیان کردهاند. احادیث زیادی وجود دارد که دلالت دارند بر اینکه میزان قبولی نماز، بستگی به میزان حضور قلب در نماز دارد، نه اجازه قطب و مرشد. حضرت امام صادق (ع) میفرماید: «ان العبد لیرفع له من صلاته نصفها او ثلثها او ربعها او خمسها و ما یرفع له الا ما اقبل علیه بقلبه [۲] از نماز انسان، نصف یا ثلث یا ربع یا خمسش بالا برده میشود (قبول میگردد) و آن مقدار از نماز که با توجه قلبی همراه باشد، بالا میرود».
حضرت امام باقر (ع) در روایتی میفرماید: «علیک بالاقبال علی صلاتک فانما یحسب لک فیها ما اقبلک علیه منها بقلبک [۳] بر توجه قلبی در نماز عنایت و محافظت کن، چون آن مقدار از نماز که با توجه و حضور خواندهای، برای تو حساب میشود». هر دوی این روایات نشان دهنده خلاف ادعای ملاسلطان است، زیرا بنابر نظر این ائمه گرامی، قبولی نماز بستگی به میزان حضور قلب در نماز دارد نه داشتن یا نداشتن اجازه از قطب و مرشد یا حتی ائمه اطهار (علیهم السلام). زیرا اجازه قطب و مرشد بهخودیخود باعث حصول حضور قلب برای انسان نمیشود و این خود انسان است که باید حضور قلب در عبادت را برای خود حاصل کند و آن را به دست آورد.
درنتیجه باید گفت که اذن در ذکر بدعتی است که صوفیه برای وجاهت بخشیدن به قطب یا مرشد آن را جزو اصول تصوف قرار دادهاند. درحالیکه تمام مسلمانان در انجام هرگونه عبادت و گفتن ذکری آزاد هستند. زیرا اگر اینچنین نبود، هیچگاه اهلبیت (علیهم السلام) اینهمه ذکر و ادعیه را به مسلمانان تعلیم نمیدادند و یا اینکه به کاتبان احادیث و روایات میفرمودند که این اذکار را در احادیث نیاورند و یا حداقل اینکه میفرمودند که هیچکسی بدون اجازه این اذکار یا عبادات را انجام ندهد، درحالیکه اینچنین روایتی وارد نشده است.
پینوشت:
[۱]. گنابادی سلطان محمد، ولایت نامه، تهران، حقیقت، ۱۳۸۰، ص ۱۸۱
[۲]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء،۱۴۰۴ هـ ق، ج ۸۴، ص ۲۳۸
[۳]. همان، ص ۲۰