متن نوشتاری شرح و تفسیر آیاتی ازسوره مبارکه غافر

فرمایشات ماذون مکرم و دانشمند جناب آقای حاج دکتر سیدمصطفی آزمایش در مجلس فقری شب دوشنبه ١ اردیبهشت ١٣٩٨

۱,۳۰۸

هو

۱۲۱

 

متن نوشتاری شرح و تفسیر آیاتی ازسوره مبارکه غافر

فرمایشات ماذون مکرم و دانشمند جناب آقای حاج دکتر سیدمصطفی آزمایش در مجلس فقری شب دوشنبه ١ اردیبهشت ١٣٩٨

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

سوره ای که باز شد سوره غافر است از جزء بیست وچهارم قرآن مجید.  سوره غاقر سوره چهلم است که قبلاً بخشی از آن خوانده شده بود و اکنون بخش دیگری از آن خوانده می شود

بسم‌الله الرحمن الرحیم
وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْهُدَى وَأَوْرَثْنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ الْکِتَابَ ﴿۵۳﴾

هُدًى وَذِکْرَى لِأُولِی الْأَلْبَابِ ﴿۵۴﴾

فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ بِالْعَشِیِّ وَالْإِبْکَارِ ﴿۵۵﴾

إِنَّ الَّذِینَ یُجَادِلُونَ فِی آیَاتِ اللَّهِ بِغَیْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ إِنْ فِی صُدُورِهِمْ إِلَّا کِبْرٌ مَا هُمْ بِبَالِغِیهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ ﴿۵۶﴾

لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَکْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ﴿۵۷﴾

وَمَا یَسْتَوِی الْأَعْمَى وَالْبَصِیرُ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَلَا الْمُسِیءُ قَلِیلًا مَا تَتَذَکَّرُونَ ﴿۵۸﴾

إِنَّ السَّاعَهَ لَآتِیَهٌ لَا رَیْبَ فِیهَا وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿۵۹﴾

وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ ﴿۶۰﴾

اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَشْکُرُونَ ﴿۶۱﴾

ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ ﴿۶۲﴾

کَذَلِکَ یُؤْفَکُ الَّذِینَ کَانُوا بِآیَاتِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ ﴿۶۳﴾

اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ قَرَارًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَصَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ وَرَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ فَتَبَارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ ﴿۶۴﴾

هُوَ الْحَیُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ﴿۶۵﴾

قُلْ إِنِّی نُهِیتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَمَّا جَاءَنِیَ الْبَیِّنَاتُ مِنْ رَبِّی وَأُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۶۶﴾

صدق الله العلی العظیم

 

بسم‌الله الرحمن الرحیم

می فرماید :” وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْهُدَى…” ما به موسی هدایت را عرضه کردیم و “…وَأَوْرَثْنَا …. ” یعنی به میراث واگذاشتیم برای چه کسی ؟ برای بنی اسرائیل ؛ چه چیزی را ؟ کتاب را که مجموعه هدایتهایی است که خداوند به حضرت موسی وحی فرمود و حضرت موسی آنها را به قوم خودش عرضه فرمود و مقصود از کتاب هدایتهای مکتوبی است که به حضرت موسی ارائه شد و بعداً در زمان حضرت داوود در مجموعه ای بنام عهد عتیق یا تورات جمع آوری شد .

و اینها بر ” هُدًى وَذِکْرَى …  ” شامل می شوند برای هدایت و یادآوری ؛ برای چه کسی ؟ برای ” …ِأُولِی الْأَلْبَابِ …”.

اولی الالباب چه کسانی هستند؟  واژه الباب جمع “لٌب” است و لٌب به معنی مغز می باشد بنابراین ترکیب “اولی الباب” به معنی صاجبان مغزها می باشد . یعنی ایشان خردورزند و  از ظرفیتهای فکری شان استفاده می کنند ؛ از قوه عاقله شان استفاده می کنند ، آنها د ر قرآن به ” اولی الالباب” نامگذاری شده اند . پس هدایتهای پیغمبران برای اولی الباب است .

بعد خداوند می فرماید :” فَاصْبِرْ…. ” ، همانگونه که گفتیم صبر معانی مختلف دارد در اینجا یکی از معانی صبر این که ” دارای ثبات قدم باش” چرا ؟ چون : ” ….ِانَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ….” آن وعده ای را که خداوند محقق فرموده است آن حق است و آن وعده قطعاً محقق می شود یعنی تحقق پیدا کرده و به حقیقت می رسد تو درنگ کن و ثبات قدم نشان بده و در عین حال “…اسْتَغْفِرْ… ” و استغفار کن به درگاه پروردگارت و “…وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ بِالْعَشِیِّ…”  یعنی شب و روز سرگرم غوطه خوردن در یاد پرودگارت و در سپاسگزاری از پروردگارت باش.

بعد اشاره می کند به کسانی که با رسول اکرم مخالفت می روزیدند و می فرماید : “إِنَّ الَّذِینَ یُجَادِلُونَ فِی آیَاتِ اللَّهِ بِغَیْرِ سُلْطَانٍ …” یعنی کسانی که راه مجادله را در پیش می گیرند وقتی آیه های قرآن یعنی آیه های خداوند اعم از آیه هایی که درطبعیت وجود دارد یا قوانینی که بر جهان حاکم است ، گردش ماه و خورشید و آمد و شد شب و روز و غیره بر آنها عرضه می شود ، از آنها سرپیچی می کنند و نیز آیاتی را که بصورت مکتوب توسط رسول اکرم و سایر رسل به آنها ارائه می شود، نپذیرفته  پای در مجادله با رسول اکرم و سایر رسولان  می گذارند ” … بِغَیْرِ سُلْطَانٍ … ” در حالی که دستشان خالی است دلیلش چیست ؟ دلیلش آن است که می فرماید : “…إِنْ فِی صُدُورِهِمْ إِلَّا کِبْرٌ … ” چرا که سینه هایشان پر از خودخواهی و منیّت است و این مانع ایشان است که سرتسلیم در برابر آیات خداوند فرود آورده پای در راه هدایت بگذارند.

و تو “… فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ … ” یعنی ای رسول اکرم هنگامی که در برابر اینها قرار گرفتی فقط به خداوند پناه ببر.  ” فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ ” یعنی در جستجوی پناهگاهی باش که پناهی جزء خداوند نیست . استعاذه یعنی پناه جستن مانند پناهجویانی که به دنبال پناهندگی هستند آنها هم استعاذه می کنند اما استعاذه به خداوند می کنند خداوندی که می فرماید : ” لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَکْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ… لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَکْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ” عظمت آفرینش آسمانها وزمین مسلماً  بیشتر از عظمت آفرینش مردم است ولی مردم این را نمی دانند و به این واقیت توجهی ندارند .

و بعد توضیح می دهد که  ” وَمَا یَسْتَوِی الْأَعْمَى وَالْبَصِیرُ… ”    یعنی کسی  که چشمش بسته است و کسی که چشمش باز است با هم یکسان نیستند. اعمی یعنی نابینا و بصیر یعنی بینا ؛ کسی که چشمش بسته است و آن را برروی حقایق  باز نمی کند  و نمی خواهد حقایق را ببیند و سرتسلیم فرود آورد و کسی که بصیرت و دید باطنی دارد با یکدیگر برابر نیستند اگرچه به لحاظ حقوق اجتماعی یکسانند اما به لحاظ مراتب معنی در یک درجه نیستند ” مایستوی … ” یعنی با یکدیگر مساوی نیستند البته نه به لحاظ حقوقی؛ چرا که به لحاظ حقوقی باهم برابر هستند اما به لحاظ مراتب باطنی با هم برابر نیستند .

” …وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ … ” بطور کلی کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام می دهند بدی به ایشان نمی رسد و در واقع بسبب ایمانشان و اعمالی که انجام می دهند  محافظت شده هستند . ولی کمند اشخاصی که متذکر این نکته شوند . این نکته چیست ؟ همان که خداوند می فرماید: ” وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ… ” یعنی مرا بخوانید  یعنی خود من را بخوانید نه اینکه از من چیزی بخواهید خود من را بخواهید  ” …أَسْتَجِبْ لَکُمْ …” این شرط است یعنی اگر خود من را بخوانید هر چیزی را که بخواهید – یعنی خود من-  مسلماً مورد اجابت قرار می گیرد و من درخواست شما را اجابت می کنم. ” وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ… ” جمله شرطیه است یعنی اگر مرا بخوانید جواب شرطش این است که دعا ، نیاز وحاجت شما را برآورده می کنم. اما ” إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی…” اما کسانی که استکبار می ورزند از این که سرتسلیم در برابر خداوند فرود آورند اینها بهره ای نمی برند. خداوندی که ” اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ …” خداوندی که شب را برای شما قرار داده است تا در ان استراحت کنید، و روز را قرارداده تا در آن ببینید که چه کاری می کنید ، پس در راه هدایت پای بگذراید چرا که خداوند همانا دارای فضل است . مردم اما ” … وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَشْکُرُونَ ” شکرگزار نعمت های خداوند نیستند همان خداوندی که ” ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ  ” خداوندی که همه چیز را به ید اقتدار خودش آفریده است هیچ خدایی به غیر از یک خدا   وجود ندارد. پس چرا روی به خدا نمی آورید ؟و چرا سرگردانید ؟

و بعد می فرماید همان خداوندی که زمین را محل استقرار شما قرار داده است و آسمان به این عظمت را برپا کرده است ؛ کیهان را بجود آورده است “اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ قَرَارًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَصَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ …” و به زیباترین وجهی شما را صورت پردازی کرده و آفریده است .

“… وَرَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ …” و از میوه ها ، از غذاها و از همه چیز پاکیزه شما را روزی میدهد. این خداوند است ” … فَتَبَارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ …” خداوندی که هر کاری می کند مبارک است صاحب برکت برشماست و کارگزار جهانیان است خداوندی که ” هُوَ الْحَیُّ…” زنده جاوید است ” …لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ …” و بغیر از این خداوند خداوند دیگری وجود ندارد . پس ” …فَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ …” این خداوند را از روی اخلاص بخوانید یعنی جهت توجّهتان “… لَهُ الدِّینَ…” مسیر توجّهتان به سوی همین یک خداوند باشد . ” إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِیفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ” یعنی هر کار می کنید در همین یک جنبه انجام دهید .

دین در حقیقت روش زندگانی شماست . به جانب خدا جهت توحیدی داشته باشید “… الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ” .

و بعد ای پیغمبر ای رسول اکرم به مردم بگو ” قُلْ إِنِّی نُهِیتُ…” یعنی من نهی شدم ، منع شدم ” … أَن أَعْبُدَ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ…”  که مانند شما آنچیزهایی را که بجای خدا می پرستید ، بپرستم. یعنی شما در خیالات و اوهام خودتان ، بتهایی را می آفرینید و آنها را بجای خداوند عبادت می کنید ؛ خرافاتی را خلق می کنید و آنها را می پرستید ؛ من نهی شدم که این کارها را انجام دهم .

” … لَمَّا جَاءَنِیَ الْبَیِّنَاتُ … ” وقتی این همه نشانه های آشکار خداوند در برابر چشمان من قرار گرفته و دل من را به ایمان و ایقان و یقین  بازکرده است ، دیگر من آن روشی را که شما انتخاب کرده اید ، در زندگی اتخاذ نخواهم کرد.

و ” … وَأُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ…” برای اینکه به من امر شده است ” … أَنْ أُسْلِمَ… ” که ایمان بیاورم “… لِرَبِّ الْعَالَمِینَ ” به خدای دوجهان .

پس من مأمورم که اسلام بیاورم و مسلمان باشم و سرتسلیم در برابر عظمت پروردگار فرود بیاورم و سرپیچی  و سرکشی از فرامین خداوند بزرگ نکنم .

این همانگونه که عرض کردم بخشهایی از سوره مبارکه غافر بود که سوره چهلم قرآن مجید است از جزء بیست و چهارم .

صدق الله العلی العظیم