فرمایشات آقای حاج دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه ؛ شنبه ٢٨ اردیبهشت ٩٨
در جمع برادران ایمانی
بسمالله الرحمن الرحیم
گرچه معمولاً جلسهای که داریم یک خورده دیرتر میشود. شاید بعضی آقایان هم تو دلشان هم تعجب میکنند هم نگران میکنند که چرا الان ساعت مثلاً نه و خوردهای است که ما آمدیم.
دیگر حالا اینجوری است، یک قضیه که علت عمدهاش همان ضعفی است که من دارم – بدنی – و ثانیاً یک کارهای طبّی [است که] بیشتر، صبح زود انجام میدهیم قبل از چیز، طول میکشد. حالا بههرجهت من را ببخشید. چیز کنید… ولی خب درعوض این حسن را دارد که بعضیها که کارشان دیرتر شروع میشود یا ناچارند دیرتر کارها را شروع کنند به مجلس میرسند.
آقای محجوبی را کدام [یک از] آقایان تشریف بردید برای زیارتش؟ آقای محجوبی…
(صدای یکی از فقرا: تا سحر آنجا بودم قربان، دیروز صبح هم زیارتشان کردم، در آیسییو هستند، از پشت شیشه زیارتشان کردم.)
بله، بله حالا هنوز… ولی خب الحمدالله حالشان خیلی بهتر است، کسالتشان بهتر شده و امیدوارم و امیدواری هست که انشاءالله فردا دیگر بیایند به [داخل] بخش که معمولاً به… من هم با وجود اینکه میخواستم، یعنی میخواهم بروم ولی نتوانستم، بواسطه اینکه ایشان در بخش نیستند الان و رفتن من زیاد…، ولی خب انشاءالله اگر هرکدام رفتید سلام من را برسانید. شاید انشاءالله فردا یا پسفردا رفتم.
این وجودهایی که ما داریم، تک تکمان، هرکدام یک انسانی هستیم و یک درجاتی از درجات روحی داریم که… این درجات و این روحهایی که موظفند این وظیفهای که به ما دادند، این صندوقِ وجود به اصطلاح، صندوقِ وجود ما را خوب حفظ کنند. یعنی فرض کنید دوتا وجود است؛ یکی وجود که صندوق بدن که نگه میدارند، یکی هم وجود حیّ هست، یعنی وجودِ جان که خداوند از آنها آفریده، که هرکدام خودش یک دنیای بزرگی است، دنیای وجود و کارهایی که ما در این عالم وجود بدنی باید انجام بدهیم، اینقدر زیاد است و متنوع است که هنوز بشری به همۀ کارهایش وارد نیست. والا بشر [را] اگر به اعتبار خلیفۀ الهی حساب کنیم باید همۀ چیزها را بلد باشد و حال آنکه خیلی مسائلی هست که بالاخره یک روزی بشر در اثر کوششی که بکند و با ارادۀ خدایی آشکار خواهد شد. عمدهاش هم که یک، این چیزایی که میبینید کسالتهایی هست که ما درک نکردیم علتش چیست. اینها، ما باید تدریجاً خداوند به ما توفیق خواهد داد که در این صورت ما باید برویم دنبال فهم این چیزها.
الان هم بسیاری از بیماریها به تازگی شده که سالها در نزد بشر هست و معلوم نیست، مخدوش است، بالاخره یه روزی فهمیده میشود. کما اینکه نگاه [به] گذشتۀ خودمان بکنیم، بسیاری از بیماریها که در قدیم بعنوان لاینحل شناخته میشده، امروز با سهولت علاج میشود. یعنی در واقع همان صندوقی، یعنی [اگر] تشبیه کنیم همان صندوقی که بشر… نزد خودش میگیرد، محتویاتش را هنوز نمیداند چیست، از محتویاتش خبر ندارد. همان آخریها کشف شده، مثلاً درمان کسالت، هریک از کسالتها، درمانی هست که خارج است، ولی خب خداوند توصیه کرده است که اینها را پیدا کنند علتش را. همین امروزها، همین روزها، هر روز به نام خداوند، بعضیها که صریحاً به نام خداوند میگویند، بعضیها نه اینجوری نیست، بهنام خداوند نمیگویند… چهبسا درمانهای شدیدی بود در همین چند سال اخیر، یعنی در دوران کشف بعضی امور که مصرّانه دنبالش بودند. دوتا، دو نفر از اطبّایی بودند که این دو نفر دنبال کشف بعضی از امور بودند، آنها با جدیت تمام دنبال کشف علت… بودند و بالاخره خداوند بهشان توصیه داد و کشف کردند.
از خیلی از کسالتهای ساده را بگیریم که درمانهای خیلی ساده امروز شاید کشف شده، اینها در واقع درمان خودش بدست مردم آمده، مردم… یکی…
ولی آبله که پیدا شد در آخر، خیلی به زحمت انداخت… چیز مهم نیست.
وسط حرف یادم میرود حرفها، حرف یادم میرود، باید مدتی تأمل کنم و دیدید، مشاهده کردید. حالا انشاءالله خداوند نقص من و قصور چیز را جبران کند و اقلاً وقتی آقایان به صورت …