هادی وکیلی: تجربه عرفانی برای همه قابل دسترس است

۱,۲۶۸

هادی وکیلی، پژوهشگر فلسفه و عرفان با بیان اینکه مطالعات تطبیقی عرفان در قرن ۱۹ شکل گرفت، گفت: تجربه عرفانی می گوید یک تجربه واحد خاص عرفانی وجود دارد که برای همه قابل دسترس است.

نشست «چیستی عرفان تطبیقی» با سخنرانی هادی وکیلی، ۱۷ تیرماه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

هادی وکیلی در این نشست گفت: بحثم را در ۱۰ محور طراحی کرده ام که با پیش فرض هایی همراه است و ملاحظات معناشناختی، معرفت شناختی، فرهنگی، جامعه شناختی و زبان شناختی دارند. معادل انگلیسی عرفان Mysticism است که از ریشه کلمه ای یونانی به معنای نادیده گرفتن، خاموش بودن و بستن چشم است. گرچه برخی علاقه مندند معادل عرفان را Sophism بگیرند. برخلاف عرفان اسلامی که از واژه هایی همچون ذوق و شهود استفاده می شود که به معنای چشیدن و دیدن است و نه چشم بستن و خاموش شدن. اینها با هم مخالفتی ندارند بلکه می توان گفت خاموشی از حواس و چشم بصر، مقدمه باز شدن چشم درون و ذوق کردن و چشیدن عوالم دیگر است.

وی افزود: برخی در غرب با تجربی تلقی کردن عرفان، آن را به سمت ساینس سوق داده اند. عرفان گاهی به معنای سیستم یا بینش نظری است که به آن عرفان می گویند، اما گاهی تجربه را برجسته می کنند و آن را تجربه عرفانی می گویند. در هر دو حوزه عرفان تطبیقی مطرح است. همچنین دو نوع پژوهش نظری و تجربی عرفانی داریم. در پژوهش های تجربی افرادی که این گونه تجربیات را دارند را فرا می خوانند و مورد بررسی آماری قرار می دهند. احوال عرفانی صرفاً روانشناختی یا ذهنی نیستند بلکه عینیت دارند. درست است که با فنومن های بالینی همراه اند یعنی علائم بالینی و بدنی-روانی دارند، اما احوال عرفانی را به این علائم فرو نمی کاهند و به اینها محدود و محصور نمی کنند.

هادی وکیلی سپس گفت: تأثیر داروهای روان گردان در تجربه های عرفانی نیز بررسی می شوند. در برخی فرقه های عرفانی استفاده از این مواد مرسوم است. مثل فرقه حشاشه که اهل حشیش بوده اند. باید تحقیق کرد که حالاتی که از این داروها حاصل می شود با تجربه های عرفانی چه تفاوتی دارد. ویلیام جیمز که پایه گذار این نوع مباحث است می گوید نباید این حالات را به رحمانی و شیطانی تقسیم کنید. سه حالت در مورد حالات عرفانی داریم: دورغ، شبه حقیقی و حقیقی. یک سوم این احوال حقیقی اند. این تقسیم بندی راحت است اما آنچه که سخت است تشخیص این است که فرد به کدام حالت دچار است. در انجمن روانشناسی آمریکا روی این بحث ها مطالعه می کنند تا مرزهای بیماران روانی را با کسانی که حالات عرفانی دارند بتوانند مشخص کنند.

وی اضافه کرد: در ملاحظات معرفت شناسی باید به دو پلورالیسم وجود شناختی، به این معنا که معتقد باشیم چند عرفان وجود دارد تا بتوانیم صحبت از مطالعات تطبیقی کنیم و پلورالیسم معرفت شناختی معتقد باشیم. پلورالیسم معرفت شناختی به این معنا که هر کدام از ما با اعتقادات خومان می توانیم عرفان دیگر اندیشه ها و فرقه ها را درک کنیم یا خیر. برخی معتقدند این هدف از طریق دور هرمنوتیک قابل درک است. مطالعات تطبیقی عرفان در قرن ۱۹ شکل گرفت. تا پیش از این، مفاهیم جریان های اصلی و دین حاکم مطرح بود که اجازه نمی داد تفکری غیر از خودش مطرح شود. در این زمان گذار از سنت دینی به تجربه دینی شکل گرفت.

هادی وکیلی عنوان کرد: تجربه عرفانی می گوید یک تجربه واحد خاص عرفانی وجود دارد که برای همه قابل دسترس است. از این تجربه به وحدت آفاق، فرو ریختن خود در برابر یک خود وسیع تر یا ریختن یک قطره در دریایی وسیع تعبیر می کنند. دوره دوم گذار، گذار از ذات گرایی به ساخت گرایی است. ساخت گرایی می گوید هیچ تجربه ای اعم از تجربه عرفانی، فارغ از ویژگی های فرهنگی، تاریخ و زبانی نبوده و نیست. تجربه افراد متفاوت است. در ملاحظات زبان شناختی گفته شده آیا زبان بیانی عادی ما توان بازگو کردن تجربه عرفانی را دارد یا خیر؟ برخی معتقدند به دلیل نارسایی این زبان، دچار تناقض گویی می شویم که به آن شطحیات گفته شده است. اینکه آیا عرفا زبان خاصی دارند تا بتوانند این مفاهیم را در آن بگنجانند یا خیر محل بحث است.

وی ادامه داد: درباره پیامدها و فایده مطالعه عرفان تطبیقی باید گفت با مقایسه درک بهتری نسبت به دیدگاه عرفانی خود پیدا می کنیم. کشف همریشگی بین سنت ها و پلی به سوی صلح میان فرهنگ ها و ادیان از دیگر فواید عنوان شده است. عرفان به تبع ادیان به ۱۰ نوع قابل تقسیم بندی است. معمولاً می گویند ۳ عرفان غربی داریم که همان یهودیت، مسیحیت و اسلام هستند. ۶ نوع هم در شرق مانند بودیسم، هندویسسم، شینتوئیسم و …. یک دین هم که ما به آن زرتشت می گوییم و در آن اختلاف است که شرقی است یا غربی. عرفان های ابتدایی یا پریمیتیو هم داریم که از ادیان ابتدایی آمده اند. عرفان بومی هم تعبیر دیگری است که درباره سرخ پوستان آمریکا مطرح است. جنبش های نوظهور دینی و عرفان های نوپدید هم مطرح اند. آثار عرفانی نیز یا مسأله محور اند یا شخص محور و یا مکتب محور که عرفان تطبیقی در این حوزه (مکتب محور) مطرح است.

این نشست در ادامه با پرسش و پاسخ همراه بود.