مناظره اینستاگرامی یکی از معاندان طریقه گنابادی با یکی از دراویش این طریقت درباره اتصال مبتنی به سند مکتوب اقطاب طریقت نعمت اللهی!
یکی از سایتهای معاند با طریقه گنابادی موسوم به ادیان.نت – که سابقه سیاهی در فعالیتهای تکفیری ضدصوفیانه دارد – در فضای اینستاگرامی با یکی از کاربران سایبری بر سر سندیت داشتن یا سندیت نداشتن اقطاب سلسله نعمت اللهی وارد مناظره شده و با استفاده از تکنیک سفسطه و هوچیگری، کوشیده به خیال تباه خودش اغتشاش فکری ایجادکند که موفق نشده است!
تفصیل این مناظره به شرح زیر است:
مناظره بر سر ادعای ولایت اقطاب سلطان علیشاهی
- ۱۳۹۷/۰۸/۲۲ – ۱۲:۰۶
من: اولاً مسئله نیابت از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بعد از انقلاب پیدا نشده و این نیابت چه برای نواب خاص آن حضرت در غیبت صغری و چه برای نواب عام که علما و مجتهدین میباشند برای غیبت کبری، بهوسیله روایات ائمه اطهار (علیهم السلام) ثابت شده است. ثانیاً خود سلطان حسین تابنده به مسئله نیابت علما از ائمه اطهار (ع) اعتراف کرده است. شما لطفاً برید کتاب رساله رفع شبهات را مطالعه کن تا ببینی چطور قطب خود شما از مقبوله عمر بن حنظله این مسئله رو تأیید میکند. [۱] اما مسئله دوم در مورد اینکه ولایت دست بهدست و سینه بهسینه به ملا سلطان و دیگر اقطاب صوفیه رسیده، این ادعا، ادعای پوچی است. چون در چندین جا پاره و منقطع شده است و هرکسی برای خودش ادعا کرده است. مثلاً شما سند قطبیت مست علیشاه رو بیار تا حرف شما را قبول کنیم. از صاحب طرائق گرفته تا پازوکی و آزمایش و … هم نتوانستند برای مست علیشاه سند بیاورند.
صوفی: بله قبول دارم که این دست بهدستی در چندین جا پاره و منقطع شده. ولی آنها شیوخی بودن که وقتی دستی در مقام سیر و سلوک بردند و مقامشان بالا رفت منحرف شدند و برای خودشان فرقه تشکیل دادند. اما قطبیت هیچوقت خدشهای بهش وارد نشده و نمیشه، شک نکن.
من: مسلکی که ادعا دارد انسان را به صفای باطن و مقامات عالیه میرساند، چطور وقتی بهجایی میرسند ادعا میکنند و منحرف میشوند؟! پس معلومه که یک جای کار میلنگه. تازه آنهایی که شما میگویید شیخ بودند و به خاطر پست و مقام، منحرف شدند مشایخ بزرگی در فرقه نعمت اللهی بودند و حتی برخی از آنها به مقام قطبیت رسیدند، مثل همین مست علیشاه که از مریدان و شاگردان اقطاب خودتان بودند و طبق حرف خودت، منحرف شد. حالا سؤال بزرگ این است که این، چه عرفان و سیروسلوکی است که اینهمه مشایخ و طی طریق کردههای آن، منحرف میشوند. وای به حال مریدانش.
صوفی: مگر زمان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) عمر، ابوبکر، عثمان از شاگردان حضرت نبودند؟ پس چرا منحرف شدند؟ از این دلیلهای محکم برای خودتان نتراشید لطفاً خنده داره.
من: یعنی شما اقطاب خودتان را با آنها مقایسه میکنی؟ شما ظاهراً از عقاید شیعه هم اطلاعات کافی ندارید. ضمن اینکه پیامبر (صلی الله علیه و آله) به آن دو نفر اصلاً پست و مقامی ندادند، ولی امثال کیوان قزوینی حتی تا مقام شیخالمشایخی هم رسیدند.
صوفی: واقعاً حضرت علی (علیه السلام) از دست امثال شماها سر در چاه میکرد و حرف میزد. وظیفه رسالت و هدایت هم به گردن شما نیست که بخواهی به خیال خودت، آگاهسازی کنی. در جامعه مردم عاقل هستند و گوش میکنند و بهترین را انتخاب میکنند، والسلام.
من: لطفاً از بحث دور نشو. طفره هم نرو. ادعا کردی که این سلسله دست بهدست شده تا به ملاسلطان رسیده و مدعی درست بودن سلسله تا آقا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) هستی، پس برو سند مست علیشاه رو بیار. اینکه ادعا کردی دست بهدست شده پس نباید تقطیع داشته باشه. مست علیشاه که ابوبکر، عمر و یا شیخ طمعکار نبوده، قطب بوده، پس اگر سند داره بیار.
صوفی: اینکه سند میخواهی اگر سالها در مورد صوفیه تحقیق کردید سلسله اولیا این عزیزان تا شروع غیبت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) موجود هست. پس معلومه که چندان تحقیقی هم نکردید پس بیخودی ادعا نکنید. با مدعی نگوییم اسرار عشق و مستی، تا بیخبر بمیرد در درد خودپرستی. بهقولمعروف فرو نرود میخ آهنین در سنگ. اما اساسیترین مشکل جنابعالی این است که پیرو دین با سند هستید.
من: خودت گفتی دست بهدست سند داره ولی چیزی ارائه نکردی. من که ادعایی نکردم، فقط از شما یک سند خواستم. خود بزرگان شما در سند مست علیشاه ماندند، میفهمی مفهومش چیه؟! یعنی قطع طریقت! یعنی اقطاب بعدی فقط اسم دارند و هیچ حجیتی ندارند. ضمناً همه شما دراویش همینطوری هستید، آخر بحث یا ناسزا میگویید یا با شعر! میخواهید ادعای خودتان را ثابت کنید. واقعاً این خوب نیست.
پینوشت:
[۱]. تابنده گنابادی، سلطان حسین، رسالهٔ دفع شبهات، انتشارات حقیقت، چاپ ششم، ص ۱۹