۳۰ ام بهمنماه ۱۳۹۶ در پی حملهی نیروهای لباسشخصی، امنیتی و انتظامی به درویشان گنابادی که تنها خواستهی آنها برقراری امنیت در گلستان هفتم بود، زنان و مردان درویش مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بازداشت شدند.
اکنون بعد از گذشت بیش از سه ماه، ۳۵۰ مرد درویش در زندان بزرگ تهران و ۱۰ زن در زندان شهرری (قرچک) در وضعیت اسفناکی زندانی هستند.
تمامی افراد بازداشتشده بهدلیل ضرب و شتمی که هنگام بازداشت و بعد از آن شکنجههایی که در آگاهی شاپور با سلاح سرد و گرم شده بودند، نیاز شدید و فوری به رسیدگیهای پزشکی و درمانی را داشتند. عدم رسیدگیهای درمانی و پزشکی در این سه ماه آنهم به دستور دادستان، باعث نقص عضو (از دست دادن چشم و بینایی، از دست دادن حس بویایی، نقص عضو در ناحیهی دست و پا) و خطرهای جانی برای درویشان گشته است. وضعیت نگرانکنندهی سلامت جانی درویشان، خانوادههای ایشان را بسیار نگران کرده اما با وجود پیگیریهای آنان هیچ نهادی پاسخگو نبوده است.
مسئولان زندان حتی از رساندن دارو به بیمارهای خاص هم ممانعت به عمل میآورند. بیماریهایی چون اماس، تومور مغزی، قند بالا، فشار خون، آسم شدید و… که نیاز فوری به درمان و دارو دارند.
سازمان زندانها و قوهی قضاییه عامدانه رسیدگیهای پزشکی را برای درویشان ممنوع کرده است تا درویشان و خانوادههای آنان را تحت فشار دوچندان قرار دهد.
تا آنجا که حتی با وجود تأیید پزشک زندان و صدور حکم اعزام به بیمارستان از سوی دادیار ناظر بر زندانها، باز هم از انتقال بیمار سر باز میزنند.
وضعیت بهداشتی و درمانی زندانهای قرچک و تهران بزرگ به گونهای است که به گفتهی شاهدان عینی افرادی که از سلامت جسمی کامل هم برخوردار بودهاند بعد از مدتی به بیماریهای عفونی و مسری مبتلا میشدند.
در زندان زنان قرچک که پیش از این مرغداری بوده است و همچنین زندان تهران بزرگ از آب فاضلاب استفاده میشود و زندانیان برای آشامیدن باید آب خریداری کنند. سلولها پر از سوسک، موش، ساس و شپش است و در هر سلول ۲۰ تا ۳۰ نفر هستند در حالی که ظرفیت ۶ نفر است.
درویشان گنابادی علاوه بر اینکه به هنگام بازداشت مورد حمله و ضرب و شتم قرار گرفتند بعد از بازداشت و با دستهای دستبندزده در بیمارستان سجاد (متعلق به نیروی انتظامی) نیز مورد ضرب و شتم نیروهای امنیتی و انتظامی قرار گرفتند و بعد از انتقال به آگاهی شاپور نیز جهت اخذ اقرار و اعترافات اجباری ، سختترین شکنجهها را متحمل شدند که همهی این موارد در برابر سکوت خبری رسانههای داخلی و چشمان قوهی قضاییه و سازمان زندانها صورت گرفته است.
بعد از تهدیدها و شکنجههای روحی و جسمی آنان و بدون توجه به قرارهای صادرشده، درویشان را در زندان نگه داشتند و برای ماه دوم قرار بازداشت موقت را تمدید کردند.
بعد از گذشت سه ماه، کیفرخواستهای صادرشده ابلاغ شد.
همهی درویشان با اتهامات بیاساسی چون اقدام علیه امنیت ملی، اجتماع و تبانی بر ضد امنیت، تبلیغ علیه نظام، عضویت در گروه مجذوبان نور، تمرد از امر مأمور و اخلال در نظم عمومی مواجه شدند که ضمن آن خواستار اشد مجازات و زندان و تبعید به زندانهایی که درویشی در آن نباشد، شده بودند.
این درحالی بود که از ابتدای تشکیل پروندهها، درویشان از حق قانونی دسترسی به وکیل محروم بودند و به هیچ عنوان اجازهی ورود وکیل به پرونده را به آنان ندادند.
این بیقانونیها تا آنجا ادامه دارد که درویشان گنابادی بدون دسترسی به وکیل به شعب ۲۶ و ۱۵ دادگاه انقلاب تهران اعزام میشوند و قضات؛ آقایان احمدزاده و صلواتی بهصراحت اعلام میکنند: «خبری از وکیل نیست» و درویشان را مورد تفتیش عقیده و توهین و تحقیر قرار میدهند.
برخی از درویشان نیز در اعتراض به توهینهای سخیف قضات دادگاه انقلاب به درویشان گنابادی و روند غیرعادلانهی دادرسی، از حضور در دادگاه خودداری کردهاند.
برخوردهای غیرقانونی قوهی قضاییه و سازمان زندانها مرجع قانون بودن نهاد قضا را بهراستی و درستی زیر سؤال برده است.
صدور احکام حبس بین ۲ تا ۷ سال و تبعید و شلاق از جانب قضات آنهم بدون هیچ دلیل و مدرکی و بدون حضور وکیل در جلسهی دادگاه، دال بر عدم رعایت روند قانونی دادرسی و محاکمهی درویشان است.
عدم پاسخگویی نهادهای مربوطه به خانوادههای پیگیر و وکلای آنان، همچنین تحت فشار قرار دادن خانوادهها با تهدید و تضییع حقوق قانونی زندانیان همچون ندادن اجازهی ملاقات حضوری به زندانیان، نگرانیهای درویشان و خانوادههای آنان را دوچندان کرده است.