گامِ دومِ انقلابِ ماکیاولیستی؛ بخش ۲
قدرت گرفتن دوبارهٔ دموکراتها با ریاست جمهوری جو بایدن و ظهور مجدد اسلامگرایان با ایدههای التقاطی و گلوبالیستی، برای تسخیر ایران و منطقه در عرصهٔ سیاست امریکا
در روزهای گذشته؛ همزمان با اعلامِ «برگزاری کنفرانسی چهار روزه درباره تشیع و ماهیت حضور شیعیان در سراسر جهان»-دانشگاه هاروارد، با عنوان «سمپوزیومی در باب تنوع و همگونگی تشیع فراملیتی»، سایتهای جمهوری اسلامی-زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی؛ اقدام به برگزاری دورههای آموزشی کردهاند بر محور:
شیعهشناسی مقدماتی، تربیت مبلغ بینالملل، سواد فضای مجازی، پشتیبانی اخذ بورسیه تحصیلی – کمک به موفقیت برای قبولی و فتوشاپ و…! که به تبلیغ موارد مذکور پرداختهاند.
بحث ما در این موضوع دو محور دارد:
۱-اقدامات داخلی حکومت
۲-اقدامات خارجی، که در هر دو موضوع تبلیغ صورت گرفته است.
تیتر نخست پوستر کنفرانس دانشگاه هاروارد؛ [ماهیت حضور شیعیان در سراسر جهان]، اگر تنها در راستای فعالیتهای آکادمیک و غیرسیاسی بود به چندان مشکلی بر نمیخوردیم. زیرا تنها حضور آنان در محافل دانشگاهی و مباحث آکادمیک مطرح بود. ولی مشکل از آنجایی آغاز میگردد که در تیتر دوم، موضوع کاملا متفاوت شده، و به عبارت «تشیع فراملیتی» برمیخوریم.
از آنجاییکه ماهیت و عملکرد جمهوری اسلامی و حکومتهایی نظیر آن طبیعی نیست، و تاکنون آشکار شده، نمیشود به سادگی از این مهم عبور کرد.
فراملیتی، آنهم از نوع ایدئولوژیک؛ تفکریست که کمونیسم و روی دیگر آن، یعنی گلوبالیسم دنبال میکنند برای ایجاد یک حکومت واحد جهانی، که در صورت وقوع چنین حکومتی-با توجه به موقعیت کنونی چین کمونیسم و حمایتش از حکومتهای خودکامه برای چیرگی چنین تفکری در جهان؛ تمامی مرزها، قوانین، تمدن، فرهنگ و مذاهبِ ملتها را درنوردیده و این امور هیچگونه ارزشی نخواهند داشت و تشکیل یک مذهب و تمدنی واحد از این نوع، همهٔ آنچه از گوناگونی فرهنگی-ملی-تمدنی-مذهبی-زبانی وجود دارد را نابود خواهد کرد.
این تفکر همانی است که محمدرضاشاه از آن به عنوان «وحشت بزرگ» یاد میکرد و با سرنگونی حکومت ملی ایران، در منطقه کلید خورد.
در بالا به برخی از تیترهای پوستر دورههای آموزشی حکومت اشارهای کردیم. حال با توجه به آنچه گفته شده، بایستی هرکسی از خود بپرسد که؛ شیعهشناسی اگر امری آکادمیک باشد، فراگیری فتوشاپ یا سواد فضای مجازی به چه کارش میآید؟ مگر اینکه بخواهند در جنگ سایبری شرکت کنند تا پژوهش در شیعهشناسی!
یا پشتیبانی برای گرفتن بورسیه تحصیلی و کمک به موفقیت برای قبولی را چگونه باید تعبیر کرد؟
آیا این سیاست؛ همانی نیست که اکنون با صرف میلیاردها دلار از جیب ایرانیان، نایاک، پایا و انواع رسانهها و تحلیلگر و لشگر سایبری… ساختهاند تا اهداف جمهوری اسلامی را داخل و خارج تامین کرده و عاملی باشند برای بدنامی و منزوی کردن ایرانیان و همچنین نفوذ اسلام سیاسی در غرب که تباهی فرایندهای سیاسی و اجتماعی و نابودی اخلاقیات در جامعه و پیشبرد اهداف گلوبالیسیم را در پی دارد!
در تیتر پوستر منتشر شدهٔ پایگاههای فرق و ادیانی جمهوری اسلامی آمده:
پشتیبانی اخذ بورسیه در دانشگاههای خارج از کشور و همچنین کمک به موفقیت در قبولی…. ارشد، دکتری و رشتههای مرتبط و تشکیل پرونده…
این لشگر به اصطلاح آکادمیک، محقق، تحلیلگر، فعال اپوزسیون و… را جمهوری اسلامی چگونه بوجود میآورد!
۱-ضمن پرداخت میلیونها دلار به سیاستمداران، سازمانها، دانشگاهها و دادن انواع امتیازها، از آنان میخواهند تا جایگاهی برای فرستادگان حکومتی در سمتهای مختلف ایجاد کنند. از جمله: پذیرش در دانشگاهها، صدور مدرک، بستری برای نفوذ، راهیابی به شبکههای خبری مشهور، دریافت کرسی تدریس در دانشگاههای مهم، نفوذ در احزاب و حتی کابینهٔ دولتها…
نمونه: سیدحسین موسویان-تروریست و جاسوس چند جانبهای که اکنون در دانشگاه پرینستون فعالیت میکند.
در همین رابطه :
گامِ دومِ انقلابِ ماکیاولیستی؛ بخش اول
۲-ایجاد سازمانهایی با عنواین فریبندهٔ علمی، حقوقی، خیریه، فرهنگی، مذهبی و…
نمونه: سال ۱۳۸۲، وزارت علوم جمهوری اسلامی؛ با صرف میلیونها پوند، زمینی در انگلستان خریداری و سپس دانشگاه آزاد اسلامی واحد آکسفورد را، راهاندازی کرد تا این نهاد، پایگاهی باشد که ضمن لابی کردن برای گرفتن بورسیه و مدرک و نیز معرفی دانشجویان حکومتی به دیگر دانشگاهها، بسیاری از مدارک دکتری و کارشناسی، که اکنون نفوذیهای حکومتی از آن بهره میبرند را، از این طریق بوجود بیاورند.
در رابطه با دانشگاه آزاد اسلامی واحد آکسفورد، فرهاد دانشجو-رئیس سابق دانشگاه آزاد اسلامی میگوید: «میخواهم این دانشگاه یک قبله گاه علمی و اسلامی در مرکز اروپا برای تشویق و ترویج اسلام، شیعه و نظام جمهوری اسلامی باشد».
ادامه دارد..